پیام آذری - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
طبیعی است که حضور در عالیترین منصب اجرایی کشور، ریاست شورایعالی امنیتملی و تکیه بر جایگاه دومین مقام عالیرتبه نظام، امر سهل و آسانی برای هیچ کنشگر سیاسی نیست و تکیه بر چنین جایگاهی و حفظ و ارتقای نقش آن در معادلات و مناسبات و مراودات ساخت قدرت به نمایندگی از ملت، اقتضائات و الزاماتی از منظر داخلی و خارجی دارد و شامل بر قواعد و چارچوبهای خاص و غیرقابلچشمپوشی از سوی هر آن کسی است که بر چنین منصب و جایگاهی تکیه میزند. در صورتبندی واکنشهای مسعود پزشکیان میتوان به ابعاد گفتاری و رفتاری وی به شکلی مجزا اشاره و تصریح داشت.
رضا رئیسی| در کارزار انتخاباتی مسعود پزشکیان، یکی از دلایل عمده گزینش وی از سوی مردم و برتری بر رقبا، مدل خاص رفتاری و گفتاری وی بود که سادگی و صداقت و بیآلایشیِ رئیسجمهوری از جنس مردم عادی را به اذهان عمومی متبادر و چهرهای متفاوت از او ترسیم میکرد و مایه رجحان و برتری مسعود پزشکیان در رسیدن به کرسی ریاستجمهوری شد اما هرچه جلوتر آمدیم، این سبک گفتاری و واژهگزینی رئیس دولت چهاردهم جلوههای دیگری از خود به نمایش گذاشت.
شماری از طرفداران و حامیان پروپاقرص پزشکیان به سبک کمپینهای تبلیغاتی، انتخاباتی این شاخصههای رفتاری و گفتاری پزشکیان را در مقام ریاستجمهوری نیز میستایند و آن را حُسن وی قلمداد میکنند؛ بیآنکه توجه داشته باشند جایگاه و پرنسیپ مسئولیت تازه گزینه و گزارهای متفاوت از یک نامزد ریاستجمهوری یا نماینده مجلس است و الزامات و اقتضائات متفاوتی را میطلبد.
طبیعی است که حضور در عالیترین منصب اجرایی کشور، ریاست شورایعالی امنیتملی و تکیه بر جایگاه دومین مقام عالیرتبه نظام، امر سهل و آسانی برای هیچ کنشگر سیاسی نیست و تکیه بر چنین جایگاهی و حفظ و ارتقای نقش آن در معادلات و مناسبات و مراودات ساخت قدرت به نمایندگی از ملت، اقتضائات و الزاماتی از منظر داخلی و خارجی دارد و شامل بر قواعد و چارچوبهای خاص و غیرقابلچشمپوشی از سوی هر آن کسی است که بر چنین منصب و جایگاهی تکیه میزند. در صورتبندی واکنشهای مسعود پزشکیان میتوان به ابعاد گفتاری و رفتاری وی به شکلی مجزا اشاره و تصریح داشت.
از منظر رفتاری و مراوده پزشکیان در مقام ریاستجمهوری با فضای پیرامونی، او از همان ابتدا عنوان کرد پروتکلپذیر نیست و در برخی مواضع کنترلپذیری مرسوم و متداول نسبت به این جایگاه را پذیرا نیست. این امر تا هنگامی که او دیوار حائل با بدنه اجتماعی را خدشهدار کند و ارتباط وثیقتری با مردم داشته باشد، امر مذموم و ناپسندی نیست و از آن حیث که رفتار بیتکلف موجب ارتقای حس همذاتپنداری با تودههای مردم را فراهم میکند، حتی مطلوب و پسندیده هم هست.
اما وقتی در دیدارهای رسمی و در مراودات دیپلماتیک و در مواجهه با کنشگران سیاسی داخلی و خارجی، رئیس دولت از پروتکلهای قاعدهمند و متعارف عدول میکند و قائم به شخصیت و منش فردی به رفتار میپردازد و به مواجهه با دیگران میرود، مشکلات آغاز میشود. بهعنوان مثال، پزشکیان عادت دارد که در مقابل دیگران فارغ از جایگاه سیاسی و اجتماعی، مرتبه شغلی یا سن و سال، به نشانه احترام دست بر سینه میگذارد؛ اما وقتی او همین کار را در مراودات دیپلماتیک و مواجهات با مقامات خارجی انجام میدهد، اقدام او معنای متفاوتی مییابد و باعث سوءتفاهمات در داخل و خارج را فراهم میکند.
بگذریم از آنکه انعکاس چهرهای مقتدرانه از رئیسجمهوری که بخش عمدهای از آن به رعایت برخی قواعد رفتاری از سوی وی مرتبط است، میتواند تا حد زیادی در واکنش و عملکردهای سیاستمداران در مواجهه با او و در نهایت رتقوفتق بهینه امور ملت، مهم و تاثیرگذار باشد.
در حیطه گفتاری که بخش عمدهای از تفاوت پزشکیان با اسلاف خود در این جایگاه را شکل میدهد؛ او بهوضوح پروتکلپذیر نیست و تا حد زیادی عامیانه و بهدور از قواعد مرسوم منتسب به این جایگاه حرف میزند. تکیهکلام های منحصربهفرد او تا حدی زیاد است و به گوش همگان رسیده که نیاز به شرح و بسط و تفصیل در این مقال ندارد.
شاید هم لزوماً بهکارگیری چنین واژگانی ایرادی هم نداشته باشد. اما موضوع وقتی جدی و آسیبزا میشود که دومین شخصیت نظام با سادهنگری به مسائل غامض و پیچیده سیاست داخلی و خارجی ورود میکند و سخنانی به زبان میآورد که تبعات پیامدی بر آن مترتب و متصور است. در حوزه سیاست خارجی، پزشکیان رویکرد گفتاری عامیانه و بیپیچیدگی را در پیش گرفت که شاید هم میتوانست اگر جسارت و شجاعت در کنارش باشد، منجر به گرهگشایی در این پرونده پیچیده و غامض شود.
اما در فقدان جسارت و ابتکار ضمیمه، فقط دستمایه تند شدن فضای داخلی از سوی برخی طیفها نسبت به تعاملگرایی در حوزه سیاست خارجی شد. در داخل اما بخشی از گفتارها عجیب و تعجبآور است. از برخی سخنان در حوزه ناترازی گرفته تا توجیهات نسبت به خلف وعدهها و تکرار مکرارتی چون «دعوا نکنیم» و این اواخر هم ارائه راهحل در موضوع حل ابربحرانهایی چون کمبود آب و مشکلات عدیده پایتخت. اکنون موسم تبلیغات و کارزار انتخاباتی نیست که مخاطب برای صداقت و سادگی پزشکیان دلش غنج رود و جیغ و هورا بکشد.
اکنون سادهنگری و اظهارات عامیانه و بدون پشتوانه در خصوص بحرانها و حلوفصل مشکلات عدیده، مخاطب را پس میزند و نگاه و اعتماد او نسبت به توانایی دولت در حلوفصل مشکلات را مخدوش و حس همذاتپنداری میان ملت و دولت را ملکوک میکند.
بازار ![]()