سه شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۴

مقالات

بخشنامه جدید برای تحصیل مهاجران؛ سلیقه‌ای و مشروط

بخشنامه جدید برای تحصیل مهاجران؛ سلیقه‌ای و مشروط
پیام آذری - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست ۱۶ میلیون تومان برای آزمایش دی‌ان‌ای داده‌ایم، سه هفته گذشته هنوز جوابش نیامده، تا ...
  بزرگنمايي:

پیام آذری - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
16 میلیون تومان برای آزمایش دی‌ان‌ای داده‌ایم، سه هفته گذشته هنوز جوابش نیامده، تا جوابش نیاید، دفتر کفالت گواهی نمی‌دهد و مدرسه ثبت‌نامش نمی‌کند 100 میلیون دادیم، مدرک رسمی بگیریم آن را هم لغو کردند
بازار
محمدحسین موسوی| «با لحنی تند گفت ما جا برای افاغنه نداریم و حتی اگر خودتان صندلی بخرید و در حیاط صندلی و نیمکت بگذارید، ما برای بچه شما جا نداریم». این روایت، مادر دو کودکی‌ است که این روزها بسیاری از آنها هیچ صندلی‌ای در مدرسه ندارند؛ کودکان افغانستانی. تغییرات ایجادشده در آیین‌نامه دانش‌آموزان اتباع خارجی سال 1404، خط قرمزی بر نام آنها کشید؛ آیین‌نامه‌ای که مدارکی پیچیده، جدید و بعضا ناموجود را شرط ثبت‌نام دانش‌آموزان مهاجر در مدرسه قرار داد. اما با گذشت بیش از دو ماه از سال تحصیلی، در تاریخ هفتم آبان 1404 «محمد سلیمی» رئیس مرکز امور بین‌الملل نامه‌ای خطاب به مدیران کل آموزش و پرورش، دستوری مبنی بر ثبت‌نام دانش‌آموزان افغانستانی جامانده صادر کرد؛ دستوری که نشان‌دهنده تصمیم‌ دیرهنگام مدیران درباره معضلات اخلاقی، فرهنگی، حقوقی و سیاسی درباره ثبت‌نام‌نکردن دانش‌آموزان مهاجر در مدرسه است. گفت‌وگوی «شرق» با خانواده‌های مهاجر نشان می‌دهد این دستور در سایه‌ مشکلات بوروکراتیک و رفتار سلیقه‌ای مدیران قرار گرفته و هنوز بسیاری از این کودکان در مدارس ثبت‌نام نشده‌اند.
موقت، سلیقه‌ای و مبهم
رئیس مرکز امور بین‌الملل وزارت آموزش و پرورش در این نامه که در آبان‌ماه صادر شده است، تأکید کرده دانش‌آموزانی که «در سال گذشته در مدارس کشور تحصیل کرده‌اند»، «دانش‌آموزانی که یکی از اعضای خانواده آنها امسال ثبت‌نام کرده‌اند» و «دانش‌آموزانی که دارای برگه سرشماری هستند» اجازه ثبت‌نام در مدارس را دارند. اما مسئله اصلی زمانی پیش می‌آید که دیگر موارد و ارجاعات قانونی مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این نامه به بند چ ماده 6 قانون حمایت از اطفال و نوجوانان اشاره شده است. در این بند گفته شده آموزش و پرورش موظف است برای تحقق اهداف «قانون حمایت از اطفال و نوجوانان»، شرایط تحصیل گروه‌های آسیب‌پذیر تا پایان دوره متوسطه اول را فراهم کند. همین‌طور رئیس مرکز امور بین‌الملل آموزش و پرورش به ماده 45 آیین‌نامه اجرائی مدارس ارجاع داده، ماده‌ای که گفته در شرایط خاص، مدیران مدارس «می‌توانند» دانش‌آموزان فاقد مدارک شناسایی کامل را برای یک‌ ماه و تا ارائه مدارک در مدرسه ثبت‌نام کنند و در صورتی که مدارک در پایان یک‌ ماه ارائه نشود، کمیسیون موارد خاص اداره آموزش و پرورش «می‌تواند» تصمیم بر ادامه تحصیل این دانش‌آموزان تا پایان دوره‌ متوسطه بگیرد. کنار هم قراردادن این بندهای حقوقی و همچنین استناد به گفته فعالان و خانواده‌های مهاجر آشکار می‌کند که گویی تصمیم به تعویق بحران گرفته شده و نه حل آن، چراکه در تمام بندهای قانونی مورد ارجاع تأکید بر «موقتی» بودن ثبت‌نام و همین‌طور «اختیار» و نه «اجبار» مدیران مدارس شده است؛ اقدامی که شرایط روحی و تحصیلی این کودکان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
تست DNA برای ثبت‌نام در مدرسه
خانم «احمدی» از افغانستانی‌های ساکن استان البرز است. او زاده افغانستان و دارای همسری ایرانی است. دو فرزند او که در ابتدای امسال از ثبت‌نام در مدرسه منع شدند، حالا نیز با وجود بخش‌نامه جدید، ثبت‌نام نمی‌شوند: «صبح روز یکشنبه این هفته به دفتر کفالت محمدشهر رفتم تا یک گواهی برای ثبت‌نام دختر و پسرم در مدرسه بگیرم، اما آنجا به من گفتند که بخش‌نامه جدید در کارتابل بسته شده و دیگر نمی‌توانیم کاری کنیم». این آخرین مرحله از تلاش‌هایی‌ است که این خانواده تاکنون برای ثبت‌نام فرزندانشان در مدرسه انجام داده‌اند؛ تلاش‌هایی پرهزینه و بی‌فایده: «ما برای دریافت پاسپورت سفید که ثابت کند فرزندانم متولد ایران هستند، ماه‌هاست در رفت‌وآمد به سفارت هستیم اما سفارت هم اعلام کرده تنها در صورتی می‌توانند این کار را انجام دهند که گواهی تولد ببریم. به بیمارستان که مراجعه کردیم، گفتند به شما گواهی تولد داده نمی‌شود و ما را مجبور کردند 16 میلیون‌ تومان برای آزمایش دی‌ان‌ای بدهیم». با همه اینها هنوز خبری از نتیجه آزمایش نیست: «نزدیک به سه هفته شده اما جواب آزمایش نمی‌آید و دفتر کفالت نیز برای ثبت‌نام فرزندانم بدون تست دی‌ان‌ای گواهی صادر نمی‌کند». تمام این فرایند در حالی طی می‌شود که در بخش‌نامه وزارت آموزش و پرورش به‌صراحت بر «ثبت‌نام دانش‌آموزانی که در سال گذشته در مدارس تحصیل کرده‌اند» تأکید شده است: «یکی از دخترانم کلاس ششم است و یکی کلاس نهم. مدرسه برای ثبت‌نام دختر کوچک‌ترم گفته ثبت‌نام نمی‌کنیم و حتی می‌گوید بخش‌نامه‌ای نیامده؛ مدیر مدرسه دختر کلاس‌نهمی‌ام هم گفته فقط با معرفی‌نامه ثبت‌نام انجام می‌شود. من به پای او افتادم و گفتم دخترم حیف است، آخرسر قبول کرد بدون اینکه نامش در فهرست مدرسه بیاید یا در امتحانات شرکت کند او را به کلاس راه بدهند، اما خب دخترم می‌گوید مامان من با چه رو و امیدی سر کلاس بروم؟». این شرایط، تمام خانواده را در موقعیتی بغرنج قرار داده است: «دخترم افسرده شده، این‌قدر به مراکز و ادارات مختلف مراجعه کردیم، کفش‌هایمان پاره شده است. همسرم روز یکشنبه ساعت چهار صبح به اداره اتباع تهران رفت و دست خالی بازگشت. گریه‌ام می‌گیرد وقتی این وضعیت را می‌بینم». آنها حتی برای ثبت‌نام در مدارس غیردولتی اقدام کرده‌اند تا دختران‌شان از تحصیل عقب نماند، اما هزینه‌های بالا مانع این کار شد: «12 میلیون تومان شهریه از ما خواستند. همسرم کارگر است، هرچه درمی‌آوریم به‌سختی فقط هزینه‌های آب و برق و اجاره خانه و نیازهای اولیه دختران‌مان را تأمین می‌کند. در این شرایط خدا شاهد است توان پرداخت چنین شهریه‌ای را نداریم».
مدیر مدرسه گفت: «به خراب‌شده خود برگردید»
«دیروز شیفت بعدازظهر رفتیم مدرسه تا مدیر را ببینیم، به او سلام کردیم اما حتی جواب سلام ما را هم نداد. وقتی به او گفتیم برای ثبت‌نام آمده‌ایم با لحنی تند گفت ما جا برای افاغنه نداریم و حتی اگر خودتان صندلی بخرید و در حیاط صندلی و نیمکت بگذارید، ما برای بچه شما جا نداریم». این را «خانم رضایی» مادر دو کودک کلاس‌سومی می‌گوید. این دو کودک به واسطه سلیقه‌ای‌بودن سیاست‌ها، در مدرسه ثبت‌نام نمی‌شوند: «ما در کمک‌ و مشارکت در مدرسه کم نگذاشتیم، این را به مدیر نیز گفتم و از او خواهش کردیم بچه‌هایمان را ثبت‌نام کند اما مدیر توجهی نکرد. او گفت اگر یک میلیارد تومان هم بدهید یا حتی از آموزش و پرورش نامه بیاورید، بچه‌تان را ثبت‌نام نمی‌کنم. او به معاونش گفت به پلیس زنگ بزند و با لحنی توهین‌آمیز نیز به ما گفت به خراب‌شده خود برگردید». این در شرایطی‌ است که اگر مدیر مدرسه این کودک را ثبت‌نام نکند، مدارس دیگر نیز امکان این کار را ندارند: «من به چهار مدرسه دیگر مراجعه کردم، به آموزش و پرورش منطقه رفتم، همه گفتند باید در همان مدرسه‌ای که سال گذشته درس خوانده‌اند، ثبت‌نام شوند». این خانواده اما به‌واسطه شرایط شخصی‌شان در صورت بازگشت به افغانستان امنیت جانی ندارند: «ما اگر برگردیم، طالبان زنده نمی‌گذاردمان. این را به مدیر مدرسه نیز گفتم و او با لحنی تند گفت تو در اینجا ریشه نداری و با من بحث نکن».
تنها تا 13 آذرماه پسرم را به مدرسه راه می‌دهند
«پسرم کلاس پنجم است، من و فرزندم متولد ایران هستیم و 14سال می‌شود که ساکن اینجاییم، اما حتی دولت بچه من را در مدرسه ثبت‌نام نمی‌کند». پسر 10‌ساله‌ «خانم قاسمی» تنها دو هفته است به مدرسه می‌رود و بیش از دو ماه از کلاس درس دور بوده است: «از ما تعهد و امضا گرفتند که اگر تا 13 آذرماه از دفتر کفالت، معرفی‌نامه نیاوریم، پسرم را دیگر در مدرسه راه نمی‌دهند. دفتر کفالت نیز می‌گوید برای ما دستوری نیامده است. ما مدت زیادی‌ است‌ دائم‌ به دفتر کفالت مراجعه می‌کنیم و همین پاسخ را می‌گیریم». این شرایط، فرزند «خانم قاسمی» را در وضعیت سختی از نظر روحی و روانی قرار داده است: «بچه خوشحال شده بود که به مدرسه می‌رود، این دو هفته هم بسیار درس خواند. اما حالا با این شرایط بعید است بتواند به درس‌خواندن ادامه دهد». او می‌گوید تا حالا برای دریافت اقامت دائم و شهروندی ایران‌ تلاش‌های زیادی کرده‌اند: «سال گذشته به ما گفتند اگر صد میلیون تومان در ایران سرمایه‌گذاری کنیم، مدارک به ما‌ می‌دهند. با سختی این پول را جور کردیم و در یک شرکت سرمایه‌گذاری کردیم، اما بعد ناگهان در زمستان به ما گفتند مدرک نمی‌دهیم. نمی‌دانم چطور به من و بچه‌ام که در ایران به دنیا آمده‌ایم، مدرک نمی‌دهند. بچه‌ من در ایران و در این فرهنگ بزرگ شده و درس خوانده، تا حالا افغانستان را ندیده، نمی‌دانم چطور قرار است او را ناگهان به افغانستان ببریم؟»‌.
ثبت‌نام کلاس‌اولی منوط به ارائه کارنامه سال گذشته!
«آقای حسینی» دو فرزند دارد و ساکن یکی از مناطق حاشیه‌ای استان البرز هستند. از دو فرزند او، یکی ‌امسال باید شروع دوران تحصیلی‌اش باشد و یکی‌ باید کلاس پنجم را بگذراند، اما هر دو بدون مدرسه‌اند: «اول سال بچه‌های من را ثبت‌نام نکردند. با آمدن این بخش‌نامه جدید نیز وقتی به مدرسه رفتیم، گفتند بخش‌نامه برای ما نیست و تنها برای تهران صادر شده است». در این شرایط، کلاس‌اولی بودن یکی از بچه‌ها نیز شرایط را برای ثبت‌نام سخت‌تر کرده است؛ زیرا یکی از گروه‌هایی که در بخش‌نامه مذکور به ثبت‌نام آنها اشاره شده، کودکانی‌ هستند که سال گذشته در مدارس ایران تحصیل کرده‌اند: «آموزش و پرورش به ما گفته اگر می‌خواهید نامه بدهیم تا موقتا در مدرسه ثبت‌نام شوند، باید حتما کارنامه سال گذشته بچه را بیاورید، ولی یکی از بچه‌های من تازه باید کلاس اول برود و کارنامه‌ای ندارد». اما در نهایت هم مدرسه، هم آموزش و پرورش و هم اداره کفالت، دادن اجازه تحصیل به این کودکان را منوط به آمدن بخش‌نامه‌ای کردند که معلوم نیست چه زمان بیاید: «با اینکه بخش‌نامه آمده، چون تعدادی از اطرافیان توانسته‌اند ثبت‌نام کنند، به ما می‌گویند باید منتظر بخش‌نامه باشید. نمی‌دانیم چه زمانی این بخش‌نامه می‌آید، بچه‌ کلاس‌اولی‌ام هر روز می‌پرسد کی می‌تواند به مدرسه برود؟».
تعهد به خروج، شرط تحصیل کودک
پسر کلاس‌پنجمی و دختر کلاس‌سومی «خانم حسینیان» دو هفته پیش به‌طور موقت‌ در مدرسه ثبت‌نام شدند: «مادران یکی از هم‌کلاسی‌های پسرم تماس گرفت و گفت بروید مدرسه و نامه بگیرید. وقتی رفتم مدرسه گفتند به آموزش و پرورش بروید. وقتی به آموزش و پرورش رفتیم با مدرسه تماس گرفتند و ما توانستیم به شکل موقت ثبت‌نام کنیم». مدرسه از آنها تعهد گرفته است که ثبت‌نام منوط به آوردن معرفی‌نامه از دفتر کفالت است، در غیر این صورت بچه‌ها تا پیش از امتحانات از مدرسه اخراج می‌شوند: «دیشب اعلام کردند معرفی‌نامه تنها به خانواده‌هایی داده می‌شود که یکی از بستگان یا نزدیکان‌شان در دفتر وکالت تعهد بدهد که آن خانواده تا خردادماه کشور را ترک می‌کنند. این موضوع ناممکن است، ما اینجا کسی را نداریم تا چنین تعهدی بتواند برای ما بدهد». «حسینیان» می‌گوید در دفاتر کفالت با اتباع رفتار بدی می‌کنند: «ما اصلا جرئت نمی‌کنیم به دفتر کفالت برویم، خیلی بدرفتاری می‌کنند و حتی بارها شده ما را از دفتر بیرون انداخته‌اند، بدون اینکه کارمان را درست کنند». 17 سال از سکونت خودش و 45 سال از زندگی همسرش در ایران می‌گذرد، اما حتی ‌حق بدیهی مدرسه‌رفتن کودکان را نیز از خانواده آنها گرفته‌اند: «من و بچه‌ام هر دو ایران به دنیا آمده‌ایم و افغانستان را حتی یک بار ندیده‌ایم. ما سپرده‌گذاری کردیم، تمام مراحل اداری را پیش رفتیم و حتی کارت هوشمند به ما دادند، اما ناگهان اسفند‌ سال گذشته گفتند این تصمیم برای دولت قبل بود و کارت هوشمند شما باطل است. بچه من گناه دارد، او در مدرسه نمراتش بالاست و من هم با هر سختی‌ شده در خانه به او کمک کردم تا درس بخواند، اما هیچ‌چیز مدرسه نمی‌شود، سواد و توانم در این حد نیست که جای مدرسه را پر کنم. زندگی ما زیر‌ و ‌رو شده و کسی هم راه‌حلی به ما نمی‌دهد که از این شرایط خارج شویم».
به تعهدات عمل نمی‌شود
ایران از سال 1372 عضو کنوانسیون حقوق کودک است؛ در ماده 22 این کنوانسیون گفته شده دولت موظف است هر کودکی را فارغ از شرایط آن پناهنده بداند و حقوق مطرح‌شده در کنوانسیون را برای آن تأمین کند. یکی از حقوق مهم و مورد تأکید، «حق آموزش رایگان و اجباری» است که در ماده 28 این کنوانسیون به آن اشاره شده است. حالا اما دولت ایران در ارتباط با «کودکان افغانستانی» از زیر تعهدات خود شانه‌ خالی کرده است. دولت حتی به قوانین خود نیز پایبند نیست؛ برای مثال، در بند «ت»
 ماده 6 حمایت از حقوق اطفال و نوجوانان مصوب سال 1399، وزارت کشور موظف است با همکاری سایر دستگاه‌های مسئول، نسبت به شناسایی اطفال و نوجوانان فاقد اسناد هویتی ـ‌اعم از ایرانی و غیرایرانی‌ـ اقدام کرده و آنان را بر‌اساس نیازشان به نهادهای حمایتی و آموزشی ارجاع دهد. اما دولت ایران در قبال کودکان افغانستانی بی‌تفاوت است. در این بین، تلاش‌هایی برای تغییر قانون و فرار از این بن‌بست‌های حقوقی نیز شده است؛ اقداماتی که تعهدات دولت ایران به مهاجران را کاهش می‌دهد. برای مثال، با وجود اینکه در آیین‌نامه اجرائی مدارس در سال 1395 با اشاره به تعهدات بین‌المللی، بر ثبت‌نام تمام کودکان لازم‌التعلیم بدون توجه به ایرانی‌بودن یا ایرانی‌نبودن آنها تأکید شده بود، در اصلاح این آیین‌نامه در سال 1400، ثبت‌نام دانش‌آموزان غیرایرانی مشروط به ارائه مدارک معتبر هویتی شده است؛ مدارکی که تغییر ناگهانی آنها در امسال، اجازه ثبت‌نام را به بسیاری از این کودکان نداد.


نظرات شما