سه شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۴

مقالات

سرمقاله خراسان/ پیام سند جدید ترامپ برای تهران

سرمقاله خراسان/ پیام سند جدید ترامپ برای تهران
پیام آذری - خراسان / «پیام سند جدید ترامپ برای تهران» عنوان یادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم شاهد بنی اسدی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: سند امنیت ملی آمریکا ...
  بزرگنمايي:

پیام آذری - خراسان / «پیام سند جدید ترامپ برای تهران» عنوان یادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم شاهد بنی اسدی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
سند امنیت ملی آمریکا مهم‌ترین متن راهبردی رسمی این کشور در حوزه سیاست خارجی و امنیتی است. این سند هر چند سال یک‌بار منتشر می‌شود و عملا نقشه‌راه رفتار واشنگتن در جهان به‌شمار می‌آید. سند جدید امنیت ملی آمریکا در سال 2025 اخیرا منتشر شده و نقشه راه دولت دوم ترامپ را ارائه می کند. در مقدمه این سند، سه پرسش محوری مطرح می‌شود. آمریکا چه می‌خواهد، چه ابزارهایی دارد و چطور باید میان هدف و ابزار پل بزند. پاسخ نیز روشن است. تمرکز بر سیاست «اول آمریکا»، تقویت قدرت در خانه و نیمکره غربی و پایین آوردن وزن مناطق پرهزینه‌ای مثل خاورمیانه.
در این سند، جهان از نگاه واشنگتن طبقه‌بندی می‌شود. اولویت نخست، آمریکای شمالی و لاتین است، بعد آسیا و رقابت با چین، سپس اروپا و خاورمیانه در رده چهارم اولویت ها می‌آید. درباره این منطقه یک جمله کلیدی وجود دارد که آمریکا می‌خواهد مانع تسلط قدرت دشمن بر نفت و گاز خاورمیانه شود. اما نمی‌خواهد دوباره وارد جنگ‌های بی‌پایان شود؛ این یعنی حفظ کنترل بر منطقه و البته عدم تکرار مدل عراق و افغانستان.
این سند معتقد است که نیم قرن، خاورمیانه مرکز توجه سیاست خارجی آمریکا بوده است. حالا دو عامل اول عوض شده است: منابع انرژی متنوع‌تر شده و آمریکا دوباره صادرکننده انرژی است. رقابت ابرقدرتی هم جای خود را به چانه‌زنی قدرت‌های بزرگ داده که در آن، آمریکا هنوز موقعیت برتر را دارد.
در ادامه، سند به نقطه‌ای می‌رسد که برای ایران بسیار مهم است. صریح می‌نویسد: «ایران یعنی نیروی اصلی بی‌ثبات‌کننده منطقه، به‌طور جدی تضعیف شده است»؛ خصوصا بعد از حمله آمریکا به تاسیسات هسته ای ایران. یعنی از نگاه واشنگتن، ایران هنوز مشکل است، اما دیگر یک بحران باز و حل‌نشده نیست؛ تهدیدی است که فعلا مهار شده و می‌توان آن را زیر فشار دایمی نگه داشت. هرچند نابودی برنامه هسته ای ایران فقط روایت ترامپ و دولت آمریکاست و توسط سایر بازیگران پذیرفته نشده است.
بازار
همزمان، تصویر مطلوب آمریکا از آینده منطقه هم ترسیم می‌شود. در متن آمده است که با افزایش تولید انرژی در خود آمریکا، دلیل سنتی تمرکز واشنگتن بر خاورمیانه کاهش می‌یابد و این منطقه باید به مقصد سرمایه‌گذاری در حوزه‌هایی غیر از نفت و گاز تبدیل شود و البته این سند بر چند اولویت دایمی واشنگتن مثل نیفتادن انرژی خلیج فارس به دست دشمن، باز ماندن تنگه هرمز و امن ماندن اسرائیل تاکید می کند.
نکته مهم این است که در این روایت، جایی برای دیپلماسی با تهران دیده نمی‌شود. ایران یک متغیر امنیتی است، نه یک بازیگر در طراحی نظم جدید. آمریکا می‌خواهد بار حضور مستقیم نیروهایش را به دوش متحدان منطقه‌ای بگذارد و منظور از متحدان، اسرائیل و برخی پایتخت‌های عرب هستند.
برای ایران، این سند دست‌کم سه پیام روشن دارد. نخست این‌که سیاست فشار حداکثری تمام نشده، فقط شکل آن عوض شده است. آمریکا می‌گوید دیگر به‌دنبال ملت‌سازی و اشغال طولانی نیست، اما راه فشار را در ترکیب تحریم، حملات محدود پرشدت و واگذاری بخشی از درگیری به متحدان می‌بیند. از نگاه نویسندگان سند، عملیات آمریکا علیه تاسیسات هسته‌ای ایران نمونه‌ای موفق از همین مدل است.
پیام دوم، برون‌سپاری تقابل است. واشنگتن انتظار دارد امنیت منطقه را بیش از گذشته اسرائیل و کشورهای عرب هم‌پیمان تأمین کنند. آمریکا می خواهد خودش بیشتر در پشت صحنه نقش آفرینی کند. این الگو می‌تواند به‌معنای رقابت و درگیری بیشتر نیابتی در منطقه باشد؛ از جنگ سایه در دریا گرفته تا تنش‌های موشکی و امنیتی در خاک کشورهای ثالث و البته احتمال درگیری بیشتر با اسرائیل به عنوان نماینده امنیتی آمریکا در منطقه.
پیام سوم، استفاده دایمی از تصویر تهدید ایران برای توجیه نظم جدید است. تا وقتی ایران در متن سند نیروی اصلی بی‌ثبات‌کننده معرفی می‌شود، هر صدایی از تهران که بتوان آن را به این تصویر وصل کرد، خوراک رسانه و سیاست در واشنگتن خواهد شد.
در عین حال، همین سند یک واقعیت دیگر را هم نشان می‌دهد، خاورمیانه دیگر مرکز ثقل سیاست آمریکا نیست. انرژی و تمرکز اصلی واشنگتن به سمت داخل و نیمکره غربی رفته است. این هم تهدید است و هم فرصت. تهدید است اگر ایران اجازه دهد ائتلافی منطقه‌ای، بدون حضور و صدای تهران طراحی شود. فرصت است اگر ایران بتواند از این فاصله گرفتن نسبی، برای کم کردن تنش با همسایگان، سخت‌تر کردن تشکیل ائتلاف‌های رسمی ضدایرانی و پویایی مسیرهای دیپلماتیک استفاده کند.
در نهایت، خواندن هوشمندانه این سند برای طراحی کنشگری هوشمندانه ایران یک ضرورت ویژه سیاسی و امنیتی است.


نظرات شما