پیام آذری - خراسان / بیستوچهارمین دوره لیگ برتر درحالی بهپایان رسید که ورای نتایج معمول، میتوان از جنبههای مختلف برندهها و بازندههایی در آن پیدا کرد؛ برنده مثل هواداران پرشور تراکتور، بازنده مثل کمیته انضباطی و...
فصل دیگری از فوتبال کشورمان با قهرمانی تیم پرمهره و تهاجمی تراکتور تمام شد؛ یک قهرمانی با اختلاف زیاد، بدون پنالتی و البته برخی حواشی. هرچند تراکتور صدرنشین لیگ بیست و چهارم شد؛ اما فراتر از برد و باخت معمول و نتایجی که جدول را رقم میزنند، این لیگ که همچنان اسم و رسمش بههم نمیآید، برندهها و بازندههای متفاوتی داشت. لیگی که بهرغم آمدن VAR هنوز اشتباهات داوری عجیب دارد؛ هزینههای عجیبوغریبی در آن صورت میگیرد اما کیفیتش بهاندازه هیاهویش نیست. با 475 گل به میانگین عجیب و تلخ 1.98 گل در هر بازی رسید؛ یعنی برای هر گل تماشاگران باید حدود 45 دقیقه صبر میکردند؛ آنهم گلهایی که بیشتر اوقات روی ضربات ایستگاهی و... بهثمر میرسید. در این لیگ هنوز بازیها فیزیکی است؛ فرهنگ هواداری با مشکلات زیادی مواجه است، احکام کمیته انضباطی عجیب و در مواردی غیرقابل درک است و با سقوط تیم خوب و ریشهدار نساجی هم همراه شد. لیگی که هنوز وقتکشی برای حفظ اختلاف یک گل به سبک تیمهای آماتور در آن جریان دارد؛ چمنهایش مثل فیلمبرداریها غیراستاندارد است و از قضا هر دو به گزارشها میآیند. لیگی که خروجی چندان مثبتی برای تیم ملی ندارد و اگر هم داشته باشد چندان مورد توجه کادر فنی نیست؛ خارجیهایش در بیشتر مواقع به بازیکنان داخلی و تیمها چیزی اضافه نمیکنند و صحبت درباره کم و کاستیهایش زیاد است. در این پرونده از زاویهای متفاوت از نتایج صرف فوتبال سراغ موضوع برندهها و بازندههای لیگ امسال رفتیم.

بازار
![]()
از هواداران تراکتور، تا طراح پوستر ملوان
برد و باخت فقط براساس توپهایی که از روی خط دروازهها عبور میکند، مشخص نمیشود؛ گاهی برنده بودن مفهومی فراتر از نتیجهای است که بازیکنان داخل زمین کسب میکنند و به خیلی چیزها بستگی دارد؛ حتی شاید پشت برنده بودن خیلی تیمها فقط بازیکنان یا کادر فنی نباشند.
هواداران تراکتور حقشان را گرفتند
پرشورهای فوتبال ایران بعد از سالها که همیشه در قامت مدعی ظاهر میشدند، توانستند با هدایت اسکوچیچ و حضور بازیکنان مطرح لیگ سال قبل که بیشترشان طی چند سال اخیر از پرسپولیس جذب شدهاند، قهرمان شوند. اما در این بین بیشتر از بازیکنان، این هواداران صبور تراکتور بودند که طی سالها در هر شرایطی هوای تیمشان را داشتند و حالا این قهرمانی لذت خاصی برایشان خواهد داشت. هوادارانی که بیشترشان هیجان و نشاط را به ورزشگاهها میآورند.
آفرین به هواداران خانم
در این فصل تیمهای استقلال و پرسپولیس هر کدام به شکلی شرایط خوبی نداشتند؛ موضوعی که باعث رنجش هوادارانشان، شعار علیه کادر فنی، داور، مدیریت یا بازیکن خودی و حریف شد. اما در این بین هواداران خانم، بهخصوص استقلالیها در هر شرایطی دست از حمایت تیمشان برنداشتند و سراغ توهین به تیم حریف نرفتند. البته اشکالاتی هم بین رفتارهای هواداران خانم دیده میشد؛ اما در کل برآیند فرهنگ هواداری در بین بیشتر خانمهایی که به ورزشگاه آمدند، بهخصوص برای تیمهای بزرگ بسیار عالی و الهامبخش بود.
تیمهایی که بهرهوریشان بالا بود
چند سالی است در فوتبال ما 4 تیم بیشترین هزینه را میکنند و همیشه در صدر هستند؛ البته استقلال امسال در جمع 4 تیم نبود؛ با این حال با قرعه خوبی که نصیبش شد، هنوز شانس قهرمانی در حذفی را دارد. اما نتایجی که فولاد، گل گهر، ذوب آهن و ملوان گرفتند تناسبی با هزینه و نیروی انسانیشان نداشت. هرچند انتظار میرود بازهم استعدادهایی که این تیمهای بازیکنساز به فوتبال معرفی کردند جذب تیمهای متمول شوند؛ اما چیزی از ارزش کار آنها کم نمیشود؛ بهطور مثال ملوان با مازیار زارع و یکسری جوان پرانگیزه در بیشتر هفتههای لیگ بازیهای خوبی انجام داد و نتایجش هم طوری بود که انزلیچیها بدون داشتن ستاره همیشه در نیمه بالایی جدول بمانند. فولاد هم با یحیی در حالی چهارم شد که لااقل نسبت به بیشتر تیمهای لیگ برتری کمترین مهره را داشت.
جوانان تیمها را دریابید
لیگ ما امسال خروجیهای خوبی داشت؛ از محمد خلیفه دروازهبان 19 سالهای که با یک تصمیم جسورانه از پرسپولیس جدا شد تا بازی کند و حتی به تیم ملی هم دعوت شد تا امین حزباوی 21 ساله، ابوالفضل زمانی 18 ساله، مهدی زارع 21 ساله، هاشمنژاد 22 ساله، رضا غندیپور 18 ساله، عنایتزاده 19 ساله، براجعه 19 ساله، مجتبی فخریان 21 ساله و در نهایت محمد دیندار 17 ساله که در هفتههای آخر حسابی درخشید. بازیکنانی که اگر مربیانی جسور و تحولخواه بالای سرشان باشند و به آنها اعتماد کنند، میتوانند نسل جدید موثری را برای فوتبال ملی ما بسازند.
پوسترهایی پر از فرهنگسازی
پوسترهایی که تیمها قبل از بازیها منتشر میکنند کم کم هم در فرم پیشرفت کرد هم در محتوا. باشگاه ملوان در اقدامی زیبا از کودکان یک مرکز خیریه برای طراحی پوسترها کمک گرفت. تیمهایی هم بودند که از طرحهایی مبتنی بر هویت ملی استفاده کردند. البته در مواردی هم بود که پوسترها باعث دلخوریهایی شد. اما هرچه هست ای کاش طراحی این پوسترها با پرهیز از حرکت روی شکافهای هواداری، قومیتی و... به سمت زمینهسازی برای لذت بردن از فوتبال برود.
جیب پر پول دلالها
امسال هم عجایب زیادی در لیگ ما رقم خورد؛ مثل بازیکنان خارجی گمنامی که آمدند؛ بازی نکردند، شکایت کردند و پول خوبی به جیب زدند؛ البته نه فقط خودشان، بلکه دلالان و حتماً بخشی از آدمهایی که داخل خود تیمها در این روند موثر بودند. لیگ ما امسال درحالی کیفیتش پایینتر بود که قیمت بازیکنان داخلی در مواردی میتوانست به بازیکنان موثر لیگهای دیگر تنه بزند. آنهم بازیکنانی که جایی جز لیگ برتر خودمان ندارند اما به لطف فضای مجازی، بازوهای رسانهای و کانالهای هواداری و فن پیجها و البته مدیریت غلط بازیکنان ارقام عجیبی گرفتند که قابل تصور نیست. بهطور مثال فقط قسط اول یکی از بازیکنان لیگ برتر 35 میلیارد تومان نقد بوده که همان اول فصل گرفته و پیش بینی میشود در ادامه با آپشنهای مختلف و... به نزدیک 100 میلیارد هم برسد. حالا فهمیدید چرا برخی بازیکنان ژستهای متعصبانه میگیرند؟ پشت پنالتی میایستند و مدام در فضای مجازی حضور دارند؟
شما نتیجه واقعی را باختید دوستان
گاهی ممکن است نتیجه ظاهری در داخل مستطیل سبز مشخص شود؛ اما نتیجه واقعی خارج از آن. گاهی ممکن است یک تیم در ظاهر خوب نتیجه بگیرد اما برنده نباشد. در لیگ امسال هم شاهد این موضوع بودیم.
مدیران پرسپولیس و سپاهان
درویش فقط نقل و انتقالات اول فصل را با رفتن بیرانوند، ترابی و اسماعیلیفر واگذار نکرد؛ بلکه حتی با رفتن آنها میتوانست تیم بهتری را ببندد و تصمیمات درستی بگیرد. با اینحال همین درویش بهرغم اشتباهاتش طی سالهای اخیر تجربه چند جام مختلف را دارد. اما مدیران سپاهان که عامل گرانی مارکت فوتبال ایران هم هستند بهنظر میرسد در هیاهوی رسانهای جذب و حفظ بازیکنانشان، اثرگذاری واقعی را فدای پیروزی بر تیمهای دیگر در نقل و انتقالات میکنند. سپاهان را باید طی سالهای اخیر قهرمان نقلوانتقالات و ناکام انتهای هر فصل دانست.
ساختارشکنها
پایان لیگ با یاد خلیج همیشه فارس و توجهی که تمام تیمها به نام زیبای ایران داشتند باعث شد عدهای معدود از کسانی را که در لباس هواداری روی بحثهای قومیتی سوار شده بودند و حتی پرچم کشورهای دیگر را بلند میکردند، جزو بازندهها بدانیم. هرچند آنها درهر شرایطی بازنده هستند چون آدمی که هویت ملی نداشته باشد، جایی در نشاط فوتبال هم نخواهد داشت و یک بازنده تمام عیار است.
فدراسیون فوتبال، کمیته انضباطی و ...
در این فصل اتفاقات عجیب و غریبی در فوتبال ما رخ داد که اگر کمیته انضباطی و ارکان حقوقی فدراسیون فوتبال و... ورود درستی به آن داشتند، جلوی بسیاری از حواشی گرفته میشد. اینطور که مشخص است برخی از تیمها سقف قراردادها را رعایت نکردند. از طرفی ماجرای فسخ بیرانوند و اعلام نشدن حکمش، بحث حاشیههای شجاع خلیلزاده و... هر کدام بهنوعی نشاط فوتبال را کم کرد. بدون شک حتی اگر حکم بیرانوند زودتر هم اعلام شده بود و برخورد درستی با خلیلزاده اتفاق میافتاد، بازهم تراکتور شانس اول قهرمانی بود؛ بهخصوص اینکه اگر هم ضعفی در این تیم از حیث فنی و حتی حواشی بود هم از ناحیه همین دو بازیکن بود؛ اما این بین با ملاحظاتی که بابت اعلام حکم بیرانوند و... صورت گرفت، نمایشهای زیبا و فوتبالی تراکتور در نظر برخی از هواداران تا حدی مورد بحث قرار گرفت.
فوتبال تهاجمی
میانگین گل در فوتبال ما فاجعه است؛ زمان مفید یک بازی بسیار پایین است. توپ کم به گردش درمیآید، بهترین گلزنانمان هم که میانگینشان زیر هر 2 بازی یک گل است. امید گل، شوت در چهارچوب و دیگر فاکتورهای فوتبال تهاجمی ما چنگی به دل نمیزند و با این اوصاف باید فوتبال تهاجمی را هم بازنده این فوتبال نتیجهگرا و اقتصادی بدانیم.
کمک داور ویدئویی و مکثهایش
یکی از بزرگ ترین بازندههای لیگ امسال بدون شک تجربه کمک داور ویدئویی بود به چند دلیل. اول اینکه بازهم شاهد اشتباهات داوری بزرگی بودیم که حتی بعد از بازیها هم بین کارشناسان داخلی و خارجی محل بحث قرار میگرفت که نشان میدهد فوتبال ما در کل بهلحاظ داوری به شدت از دنیا عقب است. غیر از اشتباهات، کیفیت کمک داور ویدئویی استفاده شده در لیگ پایین، زمان اعلام نتیجه و بررسی طولانی و باعث سکتههای طولانی در بازی بود. کم مانده بود داورها برای بازبینی صحنهها مراجعه کنند و اشتباه سریالهای آیفیلم را تماشا کنند.
خط دفاع پرسپولیس و کانالهای هواداریاش
پرسپولیس از زمان برانکو خط دفاع قدرتمندی داشت؛ اما آنها در این فصل رکورد عجیب دریافت 13 گل از روی ضربات ایستگاهی و شروع مجدد را ثبت کردند که اتفاق عجیبی است. مشکلی که از اول فصل دامن آنها را گرفت و هیچجوری هم رفع نشد. از طرفی تیم گاریدو زمانی در صدر بود؛ مصدومیت اورونوف، امیری، عالیشاه، العملود و... تیم را دچار چالش کرد؛ اما در بین تمام دردسرهای فنی و غیرفنی، برای مدتی طولانی تمرکز کانالهای هواداری پرسپولیس روی بازی کردن یا بازی نکردن یاسین سلمانی بود. گاریدو رفت، سلمانی توسط باقری به ترکیب اضافه شد؛ اما حتی کریم هم او را تحمل نکرد. بازیکنی که با نوعی بیخیالی در زمین بازی میکرد اما در عوض با بحثهای دامنهداری که حول بازی نکردنش ایجاد شد تیم به شدت درگیر چالش و حاشیه شد.
شاید وقتی دیگر...
لیگ درحالی بهپایان رسید که شاید این فصل خداحافظی تلخ فوتبالیها با بسیاری از چهرهها و تیمها باشد. افرادی که برنده و بازنده نبودند اما دورانشان به نوعی تمام شده است.
جای خالی نساجی
نساجی سقوط کرد؛ امیدواریم این تیم ریشهدار زود برگردد و رفتنش موقتی باشد. در جایی که تیمهای متمول با کمترین بازیکن بومی یا محصول از آکادمی همیشه جزو مدعیان هستند؛ تلخ است که تیمهای بازیکن پرور سقوط کنند و نگران باشیم شاید حالاحالاها به سطح اول فوتبال برنگردند.
عالیشاه و امیری
وحید امیری کم کم 37 ساله میشود و شاید وقت خداحافظیاش رسیده باشد؛ عالیشاه هم در 33 سالگی اگر در پرسپولیس نباشد بعید نیست در کل خداحافظی کند. بهخصوص اینکه هر دو در این فصل موثر بازی کردند اما خیلی مصدوم شدند.
حسینی و روزبه
دو کاپیتان استقلال هم شرایط خاصی دارند. حسینی هر فصل سایه بیرانوند را در استقلال حس میکند و در نهایت میماند تا یک فصل دیگر انتقاداتی مثل بازنده بودن در دربی را به جان بخرد. روزبه چشمی هم که اهل رفتن نیست؛ اما شاید استقلال هم مثل پرسپولیس نیاز به پوستاندازی داشته باشد تا فرهنگ تیمیاش تغییر کند.
چه کسانی برمیگردند؟
امسال ممکن است چهرههای با استعدادی لژیونر شوند که امیدواریم بهجای لیگ قطر و امارات، به تیمهای اروپایی بروند تا بتوانند با کسب تجربه به تیم ملی کمک کنند. در عوض بازیکنانی مثل جهانبخش، قلیزاده، امیر عابدزاده، عزتاللهی، محرمی، مغانلو، نوراللهی و... نامزد بازگشت به لیگ خودمان هستند؛ آنهم در شرایطی که نه ترانسفرهایمان دیگر موثر و خوب است؛ نه بازگشتیها میتوانند به سطح لیگمان کمک کنند.
نویسنده: سید مصطفی صابری | روزنامهنگار
http://www.Azari-Online.ir/Fa/News/825303/برندهها-و-بازندههای-لیگی-که-برتر-نیست