پیام آذری
کاش نامش را معجزه می‌گذاشتم
شنبه 24 دی 1401 - 9:33:05 AM
ایرنا

پیام آذری- اما حس و حال لحظه تولد در همین دو اشک خلاصه نمی‌شود و در سوی دیگر، نوزادی چشم به جهان گشوده که تا چند دقیقه قبل، دوم بازدمش را از جفتش در شکم مادر دریافت می‌کرد و در عین ناباوری، شش‌هایش پس از قطع بند ناف به شمارش می‌افتد.

مادر از همان لحظه گویا نگران است که مبادا نوزادش سردش شود و سرما بخورد اما پزشکان می‌گویند به اذن خداوند «تیروئید» بالا، او را با تغییر دما از 37 درجه‌ در داخل شکم مادر به 21 درجه در اتاق عمل سازگار می‌کند و این صدای لرزان مادر و تماس بدنی با اوست که همچون دوران بارداری، این نوزاد را آرام و آرام‌تر می‌کند.

به نظر می‌رسد حس و حال این نوزاد عجیب‌تر از دیگر حاضران باشد اما نه در آن لحظه ملکوتی حس و حال مادری، با هیچ حس دیگری قابل مقایسه نیست؛ تولد برای مادری که 9 ماه از وجودش مایه گذاشته و از همان لحظه بسته شدن نطفه، مهر و محبت به سراغش آمده است، حس غریب‌تری دارد و شاید فقط و فقط مادران می‌توانند آن لحظه و این حس را با تمام وجود درک کنند.

شاید فقط و فقط مادران می‌توانند آن لحظه و این حس را با تمام وجود درک کنندبشنوید توصیف یکی از ماماهای بیمارستان شهید بهشتی مراغه از حس و حال لجظه تولد را: حس بسیار قشنگی است و بسیاری از مادران از شدت شوق و اشتیاق گریه می‌کنند و ما را هم به گریه می‌اندازند.

وی ادامه می‌دهد: تولد نوزاد برای یک مادر اتفاق بسیار بزرگی است زیرا 9 ماه با جان و دل همه سختی‌ها را تحمل کرده و حاضر است هر اتفاقی برایش بیافتد اما نوزادش سالم به دنیا بیاید.

و اما مادری که در لحظه پس از تولد نوزادش آن هم در روز میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) و روز مادر، در حالی که بی‌اختیار اشک شوق بر چشمانش جاری است، تولد نوزادش پس از 9 سال را چگونه توصیف می‌کند و در نهایت سخنانش را اینگونه ادامه می‌دهد که قاعدتا باید اسمش را «معجزه میگذاشتم نه رها».

«شب ها از خوشحالی نمی‌خوابیدم؛ با خودم فکر می‌کردم که چگونه برای عمری با من همراه خواهد بود؛ برایم همه‌چیز و همه‌کس خواهد شد؛ خیلی حس خوبی است؛ گویی که بعد از 9 سال خدا به من نظر کرد».

آری به حق که بهشت زیر پایتان است و درختان برای اینکه سایه‌بانتان باشند، سر از خاک برآورده‌اند. روزتان مبارک


http://www.Azari-Online.ir/Fa/News/517096/کاش-نامش-را-معجزه-می‌گذاشتم
بستن   چاپ