پیام آذری - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
محسن شریفخدائی| زهران ممدانی ، نامزد دموکرات چپگرای مسلمان که با شعارهای سوسیالیستی وارد رقابت انتخابات شهرداری نیویورک شده بود، در یک پیروزی تاریخی بر رقبای خود غلبه کرد. میزان مشارکت در این انتخابات از سال 1969 میلادی بیسابقه بود.
انتخاب ممدانی بهعنوان شهردار نیویورک، نهتنها یک تحول محلی در سیاست شهری آمریکا، بلکه نشانهای از دگرگونیهای عمیق در ساختار قدرت، گرایشهای حزبی و روابط بینالملل ارزیابی میشود. این پیروزی، که در ابتدا غیرمحتمل به نظر میرسید، اکنون بهعنوان نماد تغییرات اجتماعی، طبقاتی و فرهنگی در رسانههای معتبر جهانی تحلیل میشود. ممدانی، سیاستمدار جوان مسلمان و عضو شاخه مترقی حزب دموکرات، با شکست اندرو کومو، فرماندار سابق نیویورک، بهعنوان صدویازدهمین شهردار این شهر انتخاب شد. او با شعارهایی مانند «مالیات بر میلیونرها»، «عدالت اجتماعی» و «مقابله با ترامپ»، توانست اعتماد طبقات متوسط، محروم و اقلیتهای مهاجر را جلب کند.
رسانههایی مانند واشنگتنپست و نیویورکتایمز این پیروزی را نتیجه افول نخبگان سنتی حزب دموکرات و ظهور نسل جدیدی از سیاستمداران عدالتمحور دانستهاند. نیویورکتایمز با اشاره به پیشینه مهاجرتی ممدانی، این انتخاب را نقطه عطفی در تاریخ سیاسی نیویورک توصیف کرده و آن را نشانهای از تغییر در اولویتهای رأیدهندگان شهری دانسته است. در سطح بینالمللی، رسانههایی مانند گاردین، فارنافرز و فارنپالیسی این تحول را از زوایای مختلف بررسی کردهاند. گاردین این پیروزی را سرآغاز بازتعریف روابط آمریکا با خاورمیانه دانسته و نوشته است که انتخاب یک شهردار مسلمان با دیدگاههای مترقی، میتواند بر سیاست خارجی آمریکا در قبال فلسطین، ایران و جهان اسلام تأثیرگذار باشد.
یدیعوت آحارانوت، پرخوانندهترین رسانه عبری چاپ اسرائیل، با لحنی هشدارآمیز نوشت که انتخاب ممدانی، نشانهای از کاهش حمایت سنتی آمریکا از اسرائیل است. او را چهرهای مسلمان با مواضع انتقادی درباره اسرائیل معرفی کرده و این پیروزی را «غیرمنتظره و نگرانکننده» برای جامعه یهودی نیویورک دانسته است. در همین راستا، فارنافرز در مقالهای با عنوان «شهروندان علیه ساختار»، پیروزی ممدانی را بخشی از روند جهانی «شورش علیه نخبگان» معرفی کرده و آن را با تحولات مشابه در فرانسه، هند و آمریکای لاتین مقایسه کرده است. فارنپالیسی نیز هشدار داده که این پیروزی میتواند به تشدید شکاف درون حزب دموکرات منجر شود، زیرا چهرههایی مانند ممدانی با مواضع ضد سرمایهداری و ضد صهیونیستی، فاصله زیادی با جریانهای میانهرو دارند.
در سطح جهانی، رسانههای روسی مانند اسپوتنیک، این تحول را نشانهای از افول نظم لیبرال آمریکایی دانستهاند و آن را با اعتراضات ضد نظام سرمایهداری در اروپا مقایسه کردهاند. رسانههای چینی نیز با لحنی محتاطانه، این پیروزی را نشانگر بحران مشروعیت در ساختار سیاسی آمریکا معرفی کردهاند. رسانههای فرانسوی مانند لوموند، آن را بازتابی از خیزش نسل جدیدی از سیاستمداران عدالتطلب دانستهاند که برخلاف جریانهای سنتی، به مسائل اجتماعی و مهاجرتی توجه ویژه دارند.
علاوه بر شهرداری نیویورک که مهمترین این انتخاباتها لقب گرفته است، در نیوجرسی و ویرجینیا نیز دو زن دموکرات موفق شدند در انتخابات فرمانداری پیروز شوند و سکان هدایت دولت ایالتی را در دست بگیرند. در ایالت ویرجینیا، ابیگل اسپنبرگر، نامزد حزب دموکرات، بر رقیب جمهوریخواه خود پیروز شد. در نیوجرسی نیز میکی شریل، عضو کنگره و چهرهای میانهرو، در رقابتی که محور آن هزینه بالای زندگی بود و به طور گسترده بهعنوان همهپرسیای درباره عملکرد رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، تلقی میشد، بر جک چیتارلی، رقیب جمهوریخواه خود، غلبه کرد. این پیروزیهای همزمان، تصویری از تغییر آرایش قدرت در سطح ایالتی و محلی ارائه میدهند که میتواند پیامدهای ملی داشته باشد.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در نخستین واکنش خود به این پیروزی، شکست جمهوریخواهان را به نبود نام خود در برگه رأی و تعطیلی دولت نسبت داد. او در شبکه اجتماعی «تروث سوشال» نوشت: «نبود نام من در برگه رأی و تعطیلی دولت، طبق نظر تحلیلگران، دو دلیل اصلی شکست جمهوریخواهان در انتخابات بودند». این اظهارات، که با لحنی تدافعی و هشدارآمیز مطرح شد، نشاندهنده نگرانی ترامپ از کاهش محبوبیت حزب جمهوریخواه در شهرهای بزرگ و در میان اقلیتهاست. او همچنین از جمهوریخواهان خواست سیاست تعلل را متوقف کنند و به تصویب قوانین و اصلاح نظام انتخاباتی بازگردند.
ترامپ همچنین پیشازاین در یک مصاحبه تلویزیونی با شبکه سیبیاس که روز یکشنبه پخش شد، گفته بود: «این برای من بهعنوان رئیسجمهور دشوار خواهد بود که پول زیادی به نیویورک بدهم، چراکه وقتی شهر به دست یک کمونیست اداره شود، آنگاه شما همه پولی را که آنجا میفرستید، هدر میدهید».
تحلیلگران رسانههایی مانند نیوزویک معتقدند که پیروزی ممدانی، همراه با شکست جمهوریخواهان در فرمانداریهای ویرجینیا و نیوجرسی، میتواند به تغییر آرایش قدرت در کنگره در سال 2026 منجر شود. دموکراتها با تکیه بر چهرههای جوان، مهاجر و عدالتمحور، در حال بازسازی پایگاه رأی خود هستند؛ درحالیکه جمهوریخواهان با بحران انسجام و پیامرسانی مواجهاند. دراینمیان ترامپ که همزمان با پروندههای قضائی و فشارهای رسانهای روبهروست، ممکن است در انتخابات آینده با چالشی جدی از سوی درون حزب خود نیز مواجه شود.
پیروزی زهران ممدانی را نمیتوان صرفا یک موفقیت انتخاباتی محلی دانست. این رویداد نشانهای از دگرگونیهای عمیق در سیاست داخلی و خارجی ایالات متحده میتواند به شمار آید. در جهانی که شکافهای طبقاتی، بحرانهای زیستمحیطی و بیاعتمادی به نخبگان سنتی در حال گسترش است، چهرههایی مانند ممدانی با گفتمان عدالتمحور، ضد نژادپرستی و تمرکز بر معیشت، به نمادهای سیاسی آینده تبدیل میشوند.
ترامپ، که زمانی با شعار «بازگرداندن عظمت به آمریکا» موجی از پوپولیسم راستگرا را در سراسر کشور به راه انداخت، اکنون با واقعیتی متفاوت روبهروست: پایگاه رأی او در حال فرسایش است، بهویژه در میان رأیدهندگان مستقل، اقلیتها، و نسل جوان.
واکنش تدافعی او به نتایج انتخابات اخیر -نسبتدادن شکستها به نبود نامش در برگه رأی و تعطیلی دولت- نشان میدهد که او بیش از آنکه به بازسازی راهبردی حزب بیندیشد، درگیر حفظ جایگاه شخصی خود است.
اما آنچه بیش از همه نگرانکننده است، نهفقط شکستهای انتخاباتی، بلکه ناتوانی حزب جمهوریخواه در ارائه بدیلی منسجم و جذاب در برابر گفتمان عدالتمحور دموکراتهاست. درحالیکه چهرههایی مانند ممدانی، اسپنبرگر و شریل با روایتهایی تازه و ریشهدار از عدالت اجتماعی، برابری نژادی و اصلاحات اقتصادی وارد میدان شدهاند، جمهوریخواهان همچنان درگیر بازتولید شعارهای قدیمی، سیاستهای مهاجرتی سختگیرانه و جنگهای فرهنگیاند که دیگر برای نسل جدید رأیدهندگان جذابیتی ندارند.
پیشبینی آینده، اگرچه در سیاست آمریکا همواره با نبود قطعیت همراه است، اما نشانهها حاکی از آناند که ترامپ در مسیر دشواری قرار گرفته است. پروندههای قضائی، شکافهای درونحزبی و کاهش نفوذ در ایالتهای کلیدی، همگی عواملیاند که میتوانند به تضعیف موقعیت او در انتخابات کنگره 2026 و حتی در رقابتهای ریاستجمهوری بعدی منجر شوند. اگر حزب جمهوریخواه نتواند خود را با واقعیتهای اجتماعی و نسلی جدید تطبیق دهد، خطر حاشیهنشینی سیاسی بیش از هر زمان دیگر جدی خواهد بود.
در نهایت، آنچه در نیویورک رخ داد، فراتر از یک انتخابات شهری بود. این تحول، آغاز چرخش قدرت؛ پیامدهای جهانی پیروزی یک مسلمان مترقی است، چرخشی که میتواند نهتنها سیاست شهری، بلکه معادلات ملی و حتی روابط بینالملل را تحت تأثیر قرار دهد.
بازار ![]()