دوشنبه ۳۰ تير ۱۴۰۴

سیاسی

نتانیاهو، منشور کوروش را بخوان

نتانیاهو، منشور کوروش را بخوان
پیام آذری - خراسان / نتانیاهو اخیراً مدعی شده که چون کوروش زمانی یهودیان را آزاد کرده، پس او باید امروز دست ایرانی‌ها را بگیرد! ادعایی گزاف که با رفتارهایش که توام با ...
  بزرگنمايي:

پیام آذری - خراسان / نتانیاهو اخیراً مدعی شده که چون کوروش زمانی یهودیان را آزاد کرده، پس او باید امروز دست ایرانی‌ها را بگیرد! ادعایی گزاف که با رفتارهایش که توام با نسل‌کشی و نادیده گرفتن حقوق انسانی دیگران است در تضاد است و واکنش صریح افرادی چون علی لاریجانی را هم در پی داشت 
طی یکی دو روز اخیر ویدئویی از دکتر علی لاریجانی در فضای مجازی پربازدید شده که واکنش جالب او به اظهارات نتانیاهوست؛ لاریجانی در یک هیئت مذهبی در واکنش به این‌که نتانیاهو گفته بود: «کوروش ما یهودیان را آزاد کرد و راه را برای بازگشت به صهیون هموار کرد. امروز ما باید دست ایرانی‌ها رو بگیریم.» با بیان این‌که برای سطح افکار نتانیاهو افسوس می‌خورد، می‌گوید: «کوروش پیامبر دست اینا رو گرفت که لِه نشوند، چه ارتباطی با صهیونیسم دارد که یک حزب سیاسی است. این مزخرف را چند وقت پیش هم گفته بود، آدم باید به حال او گریه کند. کلمه‌ای مناسب شأن نتانیاهو پیدا نمی‌کنم، زیرا خیلی شخصیت درب و داغانی است که ایران را نمی‌شناسد... ملت ایران مگر امام حسین (ع) را ول می‌کنند و تو را می‌چسبند»؟ هرچند پاسخ لاریجانی به گزافه‌گویی نتانیاهو سرراست بود اما به این بهانه کمی بیشتر به جزئیات ماجرای آزادی یهودیان توسط کوروش کبیر می‌پردازیم.
ابعاد آزادسازی یهودیان توسط کوروش
ادعای نتانیاهو از چند منظر محل اشکال است؛ اول این‌که کوروش در آن مقطع فقط و فقط یهودیان را آزاد نکرد ،بلکه فرمان او ناظر به تمام اقوام، اقلیت‌ها و ادیان بود. بنا به منابع تاریخی در سال 539 پیش از میلاد، کوروش کبیر پس از فتح بابل، سیاستی نوآورانه را در پیش گرفت که نه‌تنها منجر به آزادی یهودیان شد، بلکه شامل بازگرداندن بسیاری از اقوام و ملت‌های تبعیدی به سرزمین و آیین خویش شد. بر اساس استوانه‌ کوروش (نگهداری‌شده در موزه بریتانیا)، او خود را «محبوب مردوک» معرفی کرده و اعلام می‌کند: «من همه مردمان را از اسارت آزاد کردم و آن‌ها را به موطن‌شان بازگرداندم». این منشور به زبان اکدی، به‌عنوان نخستین بیانیه حقوق بشر شناخته می‌شود و نشان‌دهنده تساهل مذهبی و فرهنگی کوروش است. اما این فرمان بخشی از یک سیاست فراگیر و راهبردی بود. کوروش خدایان اقوام مغلوب را هم به معابد اصلی‌شان بازگرداند و پرستشگاه‌هایشان را مرمت کرد، اقدامی که باعث جلب اعتماد مردم و ثبات در امپراتوری گسترده‌اش شد. آزادی یهودیان، اگرچه نمادین شد، ولی تنها بخشی از سیاست وسیع احترام به تنوع مذهبی در حکمرانی کوروش بود. بنابراین اگر این‌طور ادعا شود که اقدامات کوروش فقط به منزله دفاع از قوم یهود بوده موضوع اشتباه جلوه داده شده ضمن این که اساساً دین یهود آن‌روزها هم هیچ ارتباطی به اشکال جدید و تندرویی مثل صهیونیسم امروز ندارد.
بازار
مشروعیتی در سایه تساهل و تسامح
سیاست کوروش بزرگ در آزادسازی اقوام و احترام به ادیان، نشانی از درک عمیق او از معادلات انسانی و ضرورت‌های حکمرانی بر یک امپراتوری چندقومیتی با وسعت شگفت‌انگیز بود. او برخلاف بسیاری از شاهان فاتح، پس از فتح بابل نه‌ تنها یهودیان، بلکه سایر اقوام اسیر و پیروان آیین‌های گوناگون را آزاد کرد؛ معابد و نمادهای دینی را بازسازی کرد و به رهبران دینی، شأن و آزادی عمل بخشید. این سیاست تساهل و تسامح دینی، دو هدف کلیدی داشت: نخست، تثبیت قدرت و آرام‌سازی مناطق تازه تسخیرشده با احترام به باور مردم و جلوگیری از شورش‌های مذهبی و قومی؛ دوم، ایجاد مشروعیت برای سلطنت خود، زیرا کوروش هم در استوانه‌اش و هم در اسناد بابلی، خود را محبوب خدا و حامی صلح معرفی می‌کند. همچنین، حمایت از بازگشت یهودیان به فلسطین و تقویت معابد، عملاً سدی سیاسی مقابل نفوذ مصر در منطقه شامات ایجاد می‌کرد. مجموع این رفتارها، با رویه‌های امروزین دولت اسرائیل که مبتنی بر سیاست‌های تبعیض‌ قومی است؛ در تضاد آشکار قرار دارد چراکه روح سیاست کوروش بر مدارا، همزیستی و انسانیت استوار بود، نه انحصار و حذف دیگری. 
نتانیاهویی که کوروش را نمی‌شناسد
نکته مهم دیگر درباره اقدام کوروش کبیر در آزادسازی یهودیان و اجازه بازگشت آنان به سرزمین‌شان این است که آن تصمیم بر مبنای سیاست تساهل، احترام به اقلیت‌ها و تضمین حقوق مذهبی در دل امپراتوری بود؛ نه به معنی مجوزی برای تصاحب دائمی سرزمینی خاص برای یک قوم، آن هم به قیمت حذف یا اخراج دیگران. واقعیت این است که نقشه جهان و ترکیب جمعیتی مناطق طی قرون بارها تغییر کرده و هیچ حکمرانی نمی‌تواند مالکیت یک سرزمین را برای ابد و متعلق به یک قوم خاص، تضمین کند. ادعای امروزی جریان‌های افراطی صهیونیستی مبنی بر این‌که چون فلسطین ارض موعود قوم یهود است و شاهد مثال آوردن از تصمیم کوروش برای اجازه بازگشت یهودیان به سرزمین‌شان، به این معنی که آن منطقه باید تا ابد برای یهودیان باشد و در نتیجه پاک سازی‌اش از حضور دیگر ادیان و اقوام هم مشروع است؛ هم با قوانین بین‌الملل امروزی در تناقض است هم نادیده گرفتن روح تساهل در سیاست کوروش است. سیاست کوروش، عکس آن چیزی بود که امروز با کوچاندن اجباری، سلب حقوق و حذف یک ملت به نام اسطوره‌های قومی رخ می‌دهد؛ براساس آن‌چه در منابع تاریخی و حتی از منشور کوروش استنباط می‌شود او معتقد بود صلح تنها زمانی به‌دست می‌آید که همه اقوام و باورها، در کنار هم با احترام زندگی کنند و سیاست حاکمیت هم تأمین‌کننده این همزیستی باشد، نه ابزار سلطه یک قوم یا دین بر دیگران.
تساهل کوروش برابر نژادپرستی صهیون
در نهایت این‌که نتانیاهو بهتر است پیش از آن‌که درباره ایران سخن بگوید، منشور کوروش کبیر را به‌دقت بخواند؛ منشوری که بر احترام به باورها، آزادی اقوام و حق بازگشت مردم به سرزمین‌شان تأکید دارد. کوروش در قرن ششم پیش از میلاد، نه برای سلطه یک قوم، بلکه برای همزیستی اقوام و تأمین صلح در امپراتوری‌اش تلاش کرد. ادعای نتانیاهو مبنی بر این‌که چون کوروش یهودیان را آزاد کرد، پس امروز باید «دست ایرانی‌ها را گرفت»، نه‌تنها سوءاستفاده‌ای زشت از تاریخ است، بلکه نادیده‌گرفتنِ حق ملت‌ها برای تعیین سرنوشت خودشان است؛ چه در ایران، چه در فلسطین. در روزگاری که جامعه جهانی به‌طرز عجیبی برابر اقدامات رژیم صهیونیستی سکوت کرده، کشتار کودکان، کوچ اجباری و شهرک‌سازی در فلسطین نمی‌تواند با نام کوروش تطهیر شود. کوروش نماد انسان‌گرایی و مدارا بود، نه مشروعیت‌بخش رفتارهایی که با عدالت، همزیستی و حقوق ملت‌ها بیگانه‌اند. 
نویسنده: سید مصطفی صابری | روزنامه‌نگار


نظرات شما