پیام آذری - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشر در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
ایران مجوز دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به سایتهای بمباران شده و نشده خود را تنها در چارچوب یک توافق بلندمدت و جامع با غرب صادر خواهد کرد، به همین دلیل تا زمانی که چنین توافقی حاصل نشود، تهران «مذاکره مسلح» را با حفظ توان نظامی و تقویت اهرم چانهزنیاش دنبال میکند
بازار ![]()
حدیث روشنی| نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی امروز (چهارشنبه) در وین، پایتخت اتریش برگزار میشود؛ این نشست درحالی شکل میگیرد که روابط تهران و نهاد پادمانی در پی تجاوز آشکار امریکا و اسراییل به تاسیسات هستهای صلحآمیز کشورمان در ژوئن گذشته، همچنان در سطح بالایی از تنش قرار دارد و همزمان تقابل لفظی میان مقامهای رسمی ایران و همتایان غربی شدت یافته است. در کنار دیگر مسائلی که در جریان این نشست بررسی میشود پیشنویس قطعنامه ادعایی است که ناظران مدعیاند امریکا، فرانسه، آلمان و بریتانیا برای بررسی عدم همکاری کامل ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی تهیه کردهاند؛ گفته میشود این پیشنویس یکی از مسائل محوری این اجلاس فصلی است. درحالی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی از عدم دسترسی به سایتهای هستهای بمبارانشده ایران و تداوم ابهام درباره محل ذخایر اورانیوم غنیشده تهران سخن میگوید، مقامات رسمی کشورمان اما اطمینان دادهاند که تمام تاسیسات هستهای تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارند و هیچ غنیسازی اعلامنشدهای صورت نگرفته است.
روزنامه اعتماد با هدف ارزیابی شرایط پیش روی تهران و غرب در شرایط تنشزای کنونی و در آستانه برگزاری نشست فصلی شورای حکام با رحمن قهرمانپور، تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده است.
مشروح این گفتوگو در ادامه میآید:
قهرمانپور در پاسخ به سوال «اعتماد» درخصوص ارزیابیاش از نشست فصلی شورای حکام و تشریح شرایط پیشروی تهران و نهاد پادمانی گفت: به باور من، رویکرد کشورمان همان مسیری است که در توافق قاهره دنبال شد؛ رویکردی که برمبنای آن، تهران دسترسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در بازه زمانی قبل از حمله به تاسیسات هستهای را تنها در قبال یک توافق بزرگتر قابل احیا میداند. منطق نهفته در پس این تصمیم این است که ایران هزینه بسیار سنگینی بابت حملات به مراکز هستهای خود پرداخته و طبیعی است که حاضر نباشد به سادگی به وضعیت پیش از 23 خرداد یعنی زمان حمله امریکا و اسراییل به تاسیسات هستهایاش بازگردد.
به باور قهرمانپور به تعبیر مقامات ایرانی ازجمله آقای عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان و دیگر مقامات رسمی، شرایط دیگر شبیه گذشته یعنی پیش از 23 خرداد نیست. در این چارچوب، تهران صدور مجوز برای بازرسان جهت دسترسی به سایتهای خود را ابزار چانهزنی میبیند و حاضر نیست بسان گذشته این دسترسی را مجددا دراختیار نهاد پادمانی قرار دهد. ازسوی دیگر، بخش قابلتوجهی از تاسیسات هستهای که پیشتر تحت بازرسی قرار داشت، اکنون تخریب شده است، بنابراین از نگاه ایران منطقی نیست و دلیلی وجود ندارد که همان سطح از دسترسیهای گذشته پابرجا بماند. همین تغییر شرایط است که تهران بارها بر آن تاکید کرده و بر این باور است که همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید با توجه به واقعیتهای جدید تعریف شود.
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل در تحلیل اظهارات اخیر آقای عراقچی مبنی بر پایان تعهدات ایران به واسطه منقضی شدن قطعنامه 2231 و پایان برجام به «اعتماد» گفت: همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در دو چارچوب اصلی اجرایی میشود. نخست، چارچوب توافق جامع پادمانی یا «Comprehensive Safeguards Agreement» است که در واقع نظام راستیآزمایی پیمان منع اشاعه سلاحهای هستهای یا «انپیتی» محسوب میشود؛ به عبارت سادهتر، آییننامه یا دستورالعمل اجرایی «انپیتی» برای راستیآزمایی فعالیتهای هستهای کشورهاست و همه اعضای «انپیتی» موظف به اجرای آن هستند. باتوجه به اینکه ایران پروتکل الحاقی را نپذیرفته، لاجرم همکاریهای خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را همچنان در چارچوب توافق جامع پادمانی ادامه میدهد و این موضوع همواره محل اختلاف میان تهران و نهاد پادمانی بوده است.
قهرمانپور در ادامه و با اشاره به چارچوب دوم تصریح کرد: چارچوب دوم از زمان توافق برجام شکل گرفت. بدان معنا که در برجام قید شد که آژانس بینالمللی انرژی اتمی مسوول نظارت بر اجرای ابعاد فنی این توافق (برجام) است. از آن زمان، معمولا شورای حکام دو نوع گزارش درباره فعالیتهای هستهای ایران ارایه میدهد: یکی گزارش مربوط به توافق جامع پادمانی و موضوعات روزمره، مانند اعلام مواد فیزیکی، طراحیها و دیگر مسائل جاری بین ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی و دیگری گزارش درباره نحوه اجرای برجام، ازجمله محدودیت غنیسازی، میزان سانتریفیوژها، تحقیق و توسعه و حتی مطالعات ادعایی نظامی که در ابتدای توافق برجام حل و فصل شد. به گفته قهرمانپور منظور آقای عراقچی از اینکه «برجام تمام شده»، این است که ایران دیگر در چارچوب این توافق، خود را موظف به ارایه گزارش یا همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی نمیداند و تنها چارچوب باقیمانده، توافق جامع پادمانی میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. با این حال، به نظر من، ایران فعلا تمایلی به توافق با نهاد پادمانی بدون توافق بلندمدت و جامع دیپلماتیک با غرب ندارد؛ توافق جامعی که خطر جنگ را از کشور دور کند. در این صورت، ایران حاضر خواهد بود همکاریهای خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به شرایط پیش از 23 خرداد بازگرداند؛ همان چیزی که در چارچوب توافق قاهره میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیشبینی شده بود.
قهرمانپور در پاسخ به دیگر پرسش «اعتماد» درباره تحلیل و تشریح اظهارات اخیر معاون وزیر امور خارجه کشورمان مبنی بر «مذاکره مسلح» خاطرنشان کرد: این عبارت در واقع چیزی شبیه «دیپلماسی اجبار» است. در نگاه نخست ممکن است به نظر برسد این دو مفهوم در تعارض با هم هستند، اما منظور اصلی این است که ایران دیگر اعتماد گذشته به غرب را ندارد و حتی اگر به فرض پای میز مذاکره بیاید، این پیشفرض را دارد که همچنان مذاکرات، همانند نیمه اول سال 1404، ممکن است به حمله نظامی منجر شود. مراد همان بیاعتمادی عمیقی است که به ویژه پس از حمله امریکا و اسراییل به تاسیسات هستهای ایران، شکل گرفته است.
به باور این کارشناس مسائل بینالملل، این رویکرد میتواند نوعی مقابله با چارچوب «دیپلماسی اجبار» باشد که امریکا به کار میگیرد. ایران میخواهد نشان دهد که همانطور که امریکا تلاش میکند دیپلماسی را با زور تلفیق کند، تهران نیز ضمن مذاکره، قدرت نظامی خود را تقویت خواهد کرد و دیگر به میز مذاکرات همان اعتماد گذشته را ندارد. از زاویهای دیگر اما میتوان گفت که «مذاکره مسلح» بدان معناست که ایران به همان اندازه که برای دیپلماسی وقت میگذارد، به همان میزان نیز توان نظامی و تسلیحاتی خود را در دوره پس از جنگ 12 روزه افزایش میدهد تا در مذاکرات احتمالی بتواند امتیازات لازم را کسب کند.
قهرمانپور در پاسخ به سوالی درباره پیشبینی رویکرد روسیه و چین در قبال تشدید فشارها علیه کشورمان به واسطه پرونده هستهای ایران تشریح کرد: در این مورد باید توجه داشت که عملکرد مسکو و پکن در نظام بینالملل تابع منافع خودشان است. به عبارت سادهتر، نوع روابط روسیه و چین با امریکا و غرب میتواند نگرش و رویکرد آنها نسبت به جمهوری اسلامی ایران و حتی برنامههای هستهای و توافقات احتمالیمان را تحتتاثیر قرار دهد، بنابراین نباید تصور کرد که روسیه و چین تصمیمات خود را نهایی کرده و تغییر نخواهند داد. اخباری که تاکنون منتشر شده، نشان میدهد که چین و روسیه ضمن اینکه در عرصه دیپلماتیک تلاش میکنند رویکرد غرب و بازگشت تحریمها را به چالش بکشند، اما دستکم چین در برخی موارد بهصورت آرام و اعلامنشده تحریمها را اجرا میکند.
به گفته قهرمانپور به فرض اینکه امریکا بخواهد با ایران توافق کند، مواضع روسیه و چین متفاوت است؛ روسیه به دلیل گرفتار شدن در جنگ اوکراین و آمادگی برای یک تقابل طولانیمدت با غرب، تمایلی به توافق ایران و غرب ندارد. در نقطه مقابل، چین از کاهش تنش میان ایران و غرب استقبال میکند، چراکه کاهش تنش را زمینهای برای بهبود روابط پکن و تهران و افزایش سرمایهگذاریهای چین در ایران میداند.
این کارشناس روابط بینالملل در ادامه و درخصوص واکنش احتمالی ایران به تصویب قطعنامهای دیگر علیه کشورمان در نشست شورای حکام به اعتماد گفت: از آنجایی که آگاهی از سرنوشت 440 کیلوگرم اورانیوم 60درصدی برای غرب اهمیت کلیدی دارد و نقشی تعیینکننده در ارزیابی فنی آنها از توان هستهای ایران و بهاصطلاح «زمان گریز» ایفا میکند، به نظر میرسد غرب تمایلی ندارد در این مرحله اقدامی انجام دهد که ایران بهطور کامل امکان هرگونه همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را منتفی کند. همین مساله باعث شده اروپاییها برخلاف آنچه پیشتر اعلام کرده بودند، قصد ارجاع پرونده عدم پایبندی ایران به شورای امنیت را نداشته باشند. درنتیجه، ابزار ایران در این مرحله آن است که امکان پنجره همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را باز نگه دارد.
به گفته قهرمانپور اما اگر فرض کنیم که در روز جمعه قطعنامهای تصویب شود و پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع داده شود، ایران در چنین شرایطی احتمالا همین پنجره محدود همکاری را نیز خواهد بست و اعلام میکند که به دلیل صدور این قطعنامه حاضر به ادامه همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیست؛ همانگونه که پس از فعالسازی مکانیزم ماشه نیز توافق قاهره را اجرا نکرد. در حال حاضر برای غرب و حتی برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، دستیابی به یک ارزیابی فنی معتبر و مبتنی بر مشاهده میدانی از توان هستهای ایران اهمیتی اساسی دارد؛ ارزیابیای که میتواند اختلافات سیاسی میان کشورهای غربی و دیگران را درباره برنامه هستهای ایران تا حدی کاهش دهد، به همین دلیل، آنها تلاش میکنند از طریق تعامل با ایران راهی برای اطلاع یافتن از سرنوشت 440 کیلوگرم اورانیوم و نیز میزان خسارات واردشده به تاسیسات پیدا کنند.
قهرمانپور در پاسخ به سوال دیگر «اعتماد» درخصوص پلن بعدی واشنگتن در صورت تشدید تنشها گفت: اخباری که اخیرا به نقل از ترامپ رسانهای میشود، این سناریو را برجسته میکند که امریکا ممکن است همان محدودیتهایی را که در مورد نفت روسیه اعمال کرده، درباره نفت ایران نیز تکرار کند که میتواند نگرانکننده باشد. این بدان معناست که ترامپ به جای تکیه بر تحریمهای سازمان ملل، تلاش میکند هر کشوری را که نفت ایران را خریداری کند، مشمول تعرفههای امریکا قرار دهد. این اقدام در مواردی میتواند حتی تاثیرگذارتر و زیانبارتر از تحریمهای سازمان ملل باشد، چراکه کشورها راه فراری نخواهند داشت. در چارچوب تحریمهای سازمان ملل، کشورها برای اجرای قطعنامهها باید خودشان گزارش دهند. در عمل، اعضای سازمان ملل گاهی به دلایل مختلف، ازجمله روابط دوستانه، ترجیح میدهند خرید نفت ایران یا دور زدن تحریمها را مخفی نگه دارند یا گزارش ندهند. به باور این تحلیلگر مسائل بینالملل اما اگر امریکا مستقیما وارد عمل شود، همانند آنچه در مورد شرکتهای روسی انجام داد و اعلام کرد که هر کشوری که از این شرکتها نفت بخرد مشمول تعرفههای ویژه میشود، شرایط کاملا متفاوت از آن چیزی خواهد بود که تاکنون شاهد بودیم و سازوکار جدیدی ایجاد میشود. به نظر میرسد اظهارات ترامپ ناشی از این واقعیت است که ایران طی سالهای گذشته شبکهای برای دور زدن تحریمها و فروش نفت ایجاد کرده است. احتمالا امریکا قصد دارد در صورت عدم همراهی چین و روسیه با بازگشت مکانیزم ماشه، سازوکاری طراحی کند که فروش نفت ایران را کاهش دهد. حال اینکه بتواند فروش نفت ایران را به صفر برساند مسالهای جدا است و نمیتوان با قطعیت گفت فروش نفت ایران بهطور کامل متوقف خواهد شد، اما طبیعتا این رویکرد میتواند تاثیر بیشتری نسبت به گذشته بر کاهش صادرات نفت ایران داشته باشد.
قهرمانپور در پاسخ به سوال پایانی «اعتماد» مبنی بر آینده تنشهای میان ایران و نهاد پادمانی به واسطه تصاعد بحران میان تهران و غرب خاطرنشان کرد: واقعیت امر این است که فعلا در افق موجود، نشانه امیدوارکنندهای از دستیابی به توافق و موفقیت دیپلماتیک دیده نمیشود. امریکا همچنان در چارچوب «دیپلماسی اجبار» عمل میکند و بر این باور است که ایران به دلیل آنکه پس از جنگ 12 روزه تضعیف شده، ناگزیر است حداکثر امتیازات را به واشنگتن بدهد. در همین چارچوب، ترامپ به دنبال دستیابی سریع به توافق با ایران است تا بتواند از آن بهرهبرداری دیپلماتیک و رسانهای کند. به باور این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی اما از دید جمهوری اسلامی ایران، توافق باید حاصل مذاکره باشد، اما تیم امریکایی و ترامپ رویکردی معکوس دارند؛ یعنی ابتدا توافق، سپس مذاکره. این فرمول در عالم دیپلماسی سابقه چندانی ندارد و پدیدهای جدید محسوب میشود: بدان معنا که ترامپ خواستار این است که ایران ابتدا با کلیات خواستههای امریکا موافقت کند و اینگونه رییسجمهوری امریکا آن را به عنوان موفقیت خود اعلام کند، مثلا با این ادعا که توانسته برنامه هستهای ایران را محدود یا از بین ببرد. پس از آن، دوطرف درباره نحوه اجرای توافق مذاکره خواهند کرد. در مقابل، خواسته ایران این است که ابتدا مذاکرات انجام شود، جزییات روشن و مورد بحث قرار گیرد و سپس، در صورت توافق طرفین درباره همه موارد، توافق نهایی حاصل شود. قهرمانپور در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» تاکید کرد: این همان فرمولی است که ایران در مذاکرات منتهی به برجام نیز به کار برده بود. بنابراین فعلا دلیل بنبست در مذاکرات فعلی، هم اختلافنظر اساسی دو طرف در روش و نحوه رسیدن به توافق و هم عدم تمایل امریکاییها به عبور از موضع گذشته خود است. در چنین شرایطی، سیاست جمهوری اسلامی ایران، همانطور که آقای خطیبزاده نیز اشاره کرده، پیشبرد همزمان مذاکرات و تقویت توان نظامی است؛ اهرمی که به «مذاکره مسلح» معروف شده است. البته واضح است که این رویکرد میتواند به تشدید بحران منجر شود. اگر فرض کنیم چارچوب رفتاری امریکا همچنان دیپلماسی اجبار است و رفتار ترامپ نیز تقریبا همین را نشان میدهد، در این صورت میتوان حدس زد که ادامه تنش ممکن است به یک درگیری نظامی دیگر منجر شود. چنین درگیری، وضعیت ناپایدار موجود را به سمت ثبات قابل قبول در منطقه هدایت خواهد کرد.