پیام آذری - ایرنا / توهین، فحاشی و پرتاب سنگ و بطری حالا به بخشی تکراری از فوتبال ایران تبدیل شده؛ پدیدهای که با وجود جریمههای سنگین و آرای انضباطی نه تنها مهار نشده است، بلکه هر فصل در شکل و ابعادی تازه تکرار میشود و این سؤال را پررنگتر میکند که مشکل در رفتار هواداران است یا در نبود زیرساخت شناسایی فرد خاطی و بازدارندگی واقعی؟
بعد از بازی هفته گذشته تراکتور و پرسپولیس در ورزشگاه یادگار امام و شعارهای هواداران و صحبتهای بعد از بازی، بار دیگر این زخم کهنه بر پیکره فوتبال ما سرباز کرد.
در بازی فصل گذشته این ۲ تیم یکی از بدترین و شدیدترین شرایط برای تراکتور پیش آمد. انتقال جنجالی علیرضا بیرانوند، دروازه بان پرسپولیس به تیم تراکتور به همراه دانیال اسماعیلی فر و مهدی ترابی، باعث شد تا خشم هواداران پرسپولیس به اوج برسد و در بازی برابر تیم تراکتور، انواع شعارها و فحشها را نثار این بازیکنان کنند.
در آن بازی حتی توهینهای قومیتی از جایگاه شنیده شد و البته این اقدامات تنها به تهران محدود نشد و در سایر استانها نیز شاهد پرتابها، فحشها و پرواز دلارها یودیم.
پرتاب سنگ و بطری و حتی خاک انداز به بازیکنان تراکتور در زمان بازی و به خصوص زمان زدن کرنر که بر سر بازیکنان تراکتور آوار میشد، به صورت کاملا مشهود توسط دوربینهای تلویزیون ثبت شده است.
بازار ![]()
رای کمیته انضباطی برای بازی تراکتور و پرسپولیس در بازی سال گذشته، محرومیت تماشاگران از حضور در دیدار ۲ فصل آینده پرسپولیس - تراکتور که یک فصل به صورت تعلیقی بود و تماشاگران مرد پرسپولیس به ۲ جلسه محرومیت از حضور در استادیوم نیز محکوم شدند که یک جلسه تعلیقی بود؛ همچنین باشگاه پرسپولیس به ۲میلیارد تومان جریمه نقدی و باشگاه تراکتور به یک میلیارد تومان جریمه نقدی محکوم شد.
اما حال باید پرسید که آیا این جریمهها بازدارنده بوده یا نه؟ قطعا نه. چون دریافت پول و محرومیت تماشاگران از حضور در استادیوم، فقط به از بین رفتن زیبایی و لذت فوتبال و خالی ماندن استادیوم منجر میشود و در صورت اتمام محرومیت نیز همان تماشاگرنماهایی که به تحریک تماشاگران دیگر جهت متشنج کردن جو ورزشگاه مبادرت میورزند، دوباره پا در استادیوم میگذارند و روز از نو و روزی از نو .
کمیته انضباطی نیز تا جایی که دستش میرسد، سرمربی، سرپرست، بازیکن و کادر فنی را جریمه سنگینی میکند تا نسبت به رای و اقدامات این کمیته، نظری ندهند وگرنه جریمه و محروم میشوند.
اما جریاناتی که در بازی هفته گذشته میان تراکتور و پرسپولیس در ورزشگاه یادگار امام تبریز افتاد و ورود فوری کمیته انضباطی به موضوع، شرایط متفاوتی را رقم زد.
شعارها و برخی الفاظ رکیک در استادیوم شنیده شد و شاید پرتاب انگشت شماری بطری دیده شد ولی در مقایسه با جو و پرتاب سنگها و بطریهای پشت سر هم و فحشهای قومیتی سال گذشته اصلا قابل مقایسه نیست.
محرومیت فوری مدیر رسانه تیم تراکتور، کانون هواداران و لیدرها، این سوال را به ذهن میآورد که چرا در بازی فصل گذشته چنین اتفاقی نیفتاد تا هواداران تراکتور قانع شوند که برخورد با توهینها با عدالت و انصاف بوده است.
موضوع، تایید یا رد شعارها و فحشها نیست زیرا سر دادن هر فحشی و توهینی علیه بازیکنان، تیم، قومیت و پیشکسوتان قابل توجیه نیست و نخواهد بود هرچند اگر هواداران، تحت فشار بازی حساس باشند.
موضوع اصلی، نحوه برخورد و اعمال بازدارندگی برای عدم تکرار چنین حرکتهای زشت و ناسزا است که تا امروز هیچ جوابی نداده است.
هواداران تراکتور در بحث فرهنگ هواداری و تعصب برای بازیکنان و تیم خود در طول سالهای گذشته، زبان زد بوده اند و هرگاه فرصتی پیش آمده، اسطورههای خود را تشویق کرده اند و اگر امروز رفتاری خلاف آن مشاهده میشود، یا دلیل مشخصی داشته یا توسط تماشاگرنماها انجام گرفته است.
دلیل هواداران در الفاظ رکیکی که علیه کریم باقری، پیشکسوت فوتبالمان، بکار بردند، به خاطر عدم واکنش این مربی پرسپولیس به توهینهای قومیتی در بازی فصل گذشته است. درحالی که مردم تبریز در سالهای گذشته همواره کریم باقری را مورد تشویق قرار داده و مراسم تشییع و تدفین مادر وی با حضور همین مردم برگزار شد و در طول این مدت، اندک واکنش منفی دریافت نکرده بود، اما سکوت او در جریان بازی گذشته باعث شد تا خشم هواداران تبریزی را رقم زند و حرفها و صحنههای ناشایستی را شاهد باشیم.
هرچند در طول سالهایی که تراکتور در عرصه حرفهای وارد دنیای فوتبال شده است، شاید به تعداد محدودی این صحنههای ناشایست را تکرار کرده است اما میتوان تیم بزرگی را نام برد که در طول همین سالها، بارها بازیکنان خود را در زمان بازی و قبل و بعد از آن مورد فحاشی قرار دادهاند و نمیتوانند حتی درباره فرهنگ هواداری اظهار نظری داشته باشند.
شاید اگر شماره گذاری صندلیهای استادیوم مطابق با استانداردها باشد و هر تماشاگر در صندلی مشخص و با هویت مشخص بنشیند، در صورت بروز هر نوع خطایی میتوان فرد خاطی را شناسایی و جریمه کرد و یا در صورت بروز هر اقدام مثبتی، تشویق به عمل آورد.
با اجرای چنین فرایندی میتوان به جای صدور آرای محکومیت تمامی تماشاگران، صرفا افراد خاطی را از ورود به استادیوم منع کرد.
این آرزو و هدف قابل دسترس که در فوتبال دنیا یک کار بدیهی است، در کشور ما هنور قابل دسترس نیست زیرا هنوز برخی تیمها ورزشگاه ندارند و آنهایی که دارند هم با نواقصی مواجه هستند.
در چنین شرایطی که هنوز زیرساخت مناسب و مشخصی برای محل بازی تیمها وجود ندارد، صحبت از برگزاری استاندارد بازی و رفتار شایسته از سوی هواداران اندکی سخت است چرا که یک هوادار با طی چند کیلومتر پیاده روی یا ماندن ساعتی در ترافیک در هوای سرد زمستان خود را به استادیوم میرساند و حق دارد که از اندک امکانات برخوردار شود ولی چیزی که نصیبش میشود، آب خوردن از داخل نایلون فریزر و صندلیهای یخ زده، شکسته و مملو از زباله است.
این موضوع را میتوان به بحث ترافیک تبریز نیز ربط داد. وقتی جانماییها و پارکینگهای سطح شهر جوابگوی خودروهای مردم نیست، پس توقع رفتار اصولی رانندگی را نباید از مردم داشت زیرا وقتی یک فرد برای انجام کار فوری و حتی رفتن به مطب، نمیتواند جای پارک یا حتی پارکینگ پیدا کند، بدیهی است که مجبور به پارک دوبل میشود و به خاطر آن نیز احتمال دارد، خودرویش توقیف یا جریمه شود اما در اصل آن شهروند در چنین شرایطی مجبور به انجام کار اشتباه از نظر رانندگی و ترافیکی شده است.
باشگاهها نیز در مقابل این شرایط، تنها یک خواسته دارند و آن هم این است که درآمد حاصل از حق پخش مسابقات در تلوزیون را دریافت کنند تا از این طریق، استادیوم را برای بازیهای تیمشان آماده کنند که این خواسته نیز که از سوی مجلس تایید شده بود، در هفتههای گذشته از سوی شورای نگهبان رد شد.
فضای رها شده ورزشگاهها، عدم تامین زیرساختها، پررنگ شدن مسائل حاشیهای بجای مسائل حرفهای فوتبال باعث شده تا امروز با وضعیت نابسمان هواداری مواجه شویم. مردم ایران به خصوص دیار آذربایجان همواره در طول تاریخ، متانت و نجابت خود را حفظ کرده و با فرهنگ، هنر و ادبیات غنی خود، در دنیا زبانزد بوده است و امروز نیز میتوان با انجام برخی کارها و فراهم سازی امکانات، بار دیگر فرهنگ خود را از طریق فوتبال به دنیا نشان دهیم.