چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۴

سیاسی

۱۴ مرداد؛ روز صدور فرمان مشروطیت و نقش مهم مردم تبریز

۱۴ مرداد؛ روز صدور فرمان مشروطیت و نقش مهم مردم تبریز
پیام آذری - تبریز- پس از به توپ بستن مجلس بسیاری از شهرها در سایه وحشت فرو رفتند؛ اما مردم تبریز به فرمان ستارخان و باقرخان، یازده ماه مقاومت جانانه کردند و مشروطه را از فروپاشی نجات دادند.
  بزرگنمايي:

پیام آذری - تبریز- پس از به توپ بستن مجلس بسیاری از شهرها در سایه وحشت فرو رفتند؛ اما مردم تبریز به فرمان ستارخان و باقرخان، یازده ماه مقاومت جانانه کردند و مشروطه را از فروپاشی نجات دادند.

خبرگزاری مهر ، گروه استان‌ها: صبح روز چهاردهم مردادماه 1285، تهران آرام نبود. خیابان‌ها هنوز در تب‌وتاب چند هفته بست‌نشینی، درگیری، اعتراض و التهاب بود. هوا بوی باروت نمی‌داد، اما بوی تغییر می‌داد. چند روزی می‌شد که دروازه‌های سفارت انگلیس مأمن هزاران نفر شده بود؛ از علما و بازاریان گرفته تا شاگردان مدرسه و پیشه‌وران. همه آمده بودند تا چیزی طلب کنند که تا آن روز در تاریخ ایران بی‌سابقه بود: عدالت، قانون و مجلس.
در همان روز تاریخی، مظفرالدین‌شاه قاجار در کاخ صاحبقرانیه ، پس از ماه‌ها فشار اجتماعی و سیاسی، سرانجام فرمان مشروطیت را امضا کرد. فرمانی که نخستین گام رسمی ایران به‌سوی حاکمیت قانون و مشارکت مردم در اداره کشور بود. این امضا، نه صرفاً یک حرکت سیاسی، بلکه آغاز عصری تازه در تاریخ ایران بود؛ عصری که اگرچه پر از فراز و فرود بود، اما راه را به روی مفاهیم جدیدی چون قانون، مسئولیت‌پذیری حکومت، و حقوق شهروندی گشود.

پیام آذری


بذر مشروطه از کجا رویید؟
جنبش مشروطه محصول یک شب نبود. بذرهای آن سال‌ها پیش کاشته شده بود؛ از دل فقر و تبعیض، استبداد، شکست‌های نظامی، عقب‌ماندگی اقتصادی، فساد درباری و دخالت بیگانگان. مردم، به‌ویژه طبقه متوسط نوپدید، علما، روشنفکران، تجار و اصناف، به‌تدریج درک کردند که بدون مشارکت در قدرت و نظارت بر حکومت، سرنوشت کشور در دستان شاهان بی پاسخگو باقی خواهد ماند.
جرقه آغاز نهضت، با ماجرای تنبیه تاجری در بازار تهران و اخراج علمای بزرگ به قم زده شد. سپس ماجرای قندفروشان و برخورد خشونت‌آمیز با مردم، خشم عمومی را شعله‌ورتر کرد. در مرداد 1284، در اعتراض به اوضاع اقتصادی و استبداد حکومتی، علما در حرم عبدالعظیم بست نشستند. و یک سال بعد، در تیر 1285، بست‌نشینی بزرگ در سفارت انگلیس در تهران، کار را به نقطه انفجار رساند. در نهایت، مظفرالدین‌شاه برای آرام‌کردن اوضاع، فرمان مشروطیت را امضا کرد.

پیام آذری


فرمانی برای مردم؛ مجلس، قانون، مشارکت
متن فرمان، که به‌دست احمد قوام‌السلطنه نگارش و خطاب به صدر اعظم وقت، میرزا نصرالله‌خان مشیرالدوله صادر شد، بر تشکیل مجلس شورای ملی با حضور نمایندگان منتخب مردم تأکید داشت: «… مقرر است که مجلس شورایی از منتخبین طبقات مردم… منعقد گردد تا در امورات دولت و مملکت مشارکت و مشاورت نمایند.»
این فرمان، اولین گام در جهت گذار از نظام استبدادی سلطنت مطلقه به سوی حکومت مشروطه بود؛ حکومتی که در آن، قدرت شاه محدود می‌شد و نمایندگان ملت در سرنوشت کشور نقش ایفا می‌کردند.
در پی این فرمان، تدوین نظام‌نامه انتخابات و تشکیل مجلس اول در مهرماه 1285 انجام شد. سپس، در دی‌ماه همان سال، اولین قانون اساسی ایران در 51 اصل تدوین و به امضای شاه رسید. در سال 1286، متمم قانون اساسی نیز نوشته شد که در آن، حقوق ملت، آزادی بیان، تفکیک قوا و برابری همه در برابر قانون به رسمیت شناخته شد.

پیام آذری


تبریز، سنگر خونین مشروطه
اگر تهران محل تولد رسمی مشروطیت بود، بی‌تردید تبریز قلب تپنده آن بود. نقشی که مردم تبریز در استمرار، حمایت و دفاع از مشروطه ایفا کردند، در تاریخ این نهضت جایگاهی بی‌بدیل دارد. پس از آنکه محمدعلی‌شاه در سال 1287 مجلس اول را به توپ بست و بسیاری از مشروطه‌خواهان را سرکوب کرد، سکوت و ترس در بسیاری از شهرها حاکم شد؛ اما تبریز ایستاد.
در همین روزها بود که دو نام بزرگ، به نماد مقاومت یک ملت بدل شدند: ستارخان، سردار ملی، و باقرخان، سالار ملی. آنان با همراهی هزاران زن و مرد تبریزی، بدون حمایت رسمی از هیچ دولت یا نیروی خارجی، نزدیک به یازده ماه در برابر قوای قزاق ، نیروی سلطنتی و مزدوران استبداد ایستادگی کردند.
محله‌ها سنگربندی شد، نانوایان نان را رایگان پخش کردند، زنان فشنگ‌سازی می‌کردند، نوجوانان به دیده‌بانی می‌پرداختند و مردان در میدان می‌جنگیدند. مقاومت تبریز، نه‌تنها چراغ مشروطه را خاموش نکرد، بلکه آن را به پایتخت و دیگر شهرها رساند. بدون تبریز، شاید مشروطه هرگز دوباره قد علم نمی‌کرد.

پیام آذری


مشروطه، خاطره‌ای زنده در وجدان تاریخی ما
مشروطه را باید نه فقط به‌عنوان یک واقعه سیاسی، بلکه به‌عنوان یک دگرگونی فرهنگی و فکری در تاریخ ایران دید. این جنبش، زبان تازه‌ای به مردم آموخت؛ زبانی که در آن «حق»، مفهومی عمومی شد و مردم دریافتند که می‌توانند در سرنوشت خویش شریک باشند. شکاف عمیقی که تا آن زمان میان مردم و قدرت وجود داشت، با صدور فرمان مشروطه نخستین ترک را برداشت.
میراث مشروطه، فراتر از مجلس و قانون اساسی، در جانِ جامعه ایرانی ریشه دواند. در مدرسه، روزنامه، انجمن، و حتی ادبیات و شعر و طنز آن روزگار، روح بیداری جریان یافت. صدای مردم، که تا پیش از آن تنها در پچ‌پچ بازار و حجره‌ها شنیده می‌شد، به سطح رسمی و علنی آمد و واژگانی چون «ملت»، «نماینده»، «نظارت» و «مشورت» از گفتمان خواص به زبان عامه رسید.
و در میان این بیداری، نام تبریز همیشه زنده است؛ شهری که در روزهای سخت، دروازه مشروطه را بسته نگذاشت. در هر بازخوانی از نهضت مشروطه، باید تبریز را نه یک شهر، که یک قله دید؛ قله‌ای از آگاهی، فداکاری و پایمردی.
14 مرداد، فقط روز صدور فرمانی رسمی نیست؛ یادآور تلاشی دسته‌جمعی برای ساختن بنیانی تازه است. نهضت مشروطه، آزمونی بزرگ برای جامعه‌ای بود که در آستانه مدرن‌شدن ایستاده بود و می‌کوشید راهی مستقل و عزتمند برای خود بیابد. بازخوانی این روز، ادای دین به مردمانی است که با قلم، خطابه، رنج و ایستادگی، افق تازه‌ای را در تاریخ ایران گشودند.


نظرات شما