پیام آذری - تبریز- رئیس مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان شرقی اولویتبندی نادرست پروژهها، عدم همکاری بین دستگاهی و نظارت ناکافی را از عوامل کلیدی شکست احیای دریاچه ارومیه دانست.
خبرگزاری مهر ، گروه استانها: دریاچه ارومیه، یکی از بزرگترین و زیباترین دریاچههای ایران و جهان، در طول چند دهه گذشته دچار تغییرات چشمگیری شده است. این اکوسیستم باستانی که در سال 1374 حجم آبی معادل 32 میلیارد متر مکعب داشت، اکنون در سال 1404، به کویری نمکی تبدیل شده و همچنان که چالشهای زیستمحیطی در آن افزایش مییابد، بحثها و نظرات مختلفی درباره علتهای خشک شدن آن به وجود آمده است.
در این مصاحبه، به بررسی علل این وضعیت و راهکارهای ممکن برای احیای دریاچه ارومیه خواهیم پرداخت و از نظرات «احمد بایبوردی » عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و کنشگر فعال در این حوزه مطلع خواهیم شد.
برنامه احیای دریاچه ارومیه؛ مسیری پرچالش با نواقص ساختاری
احمد بایبوردی در گفتوگو با خبرنگار مهر گفت: اولویتبندی نادرست پروژهها، عدم همکاری بین دستگاهی، نظارت ناکافی بر اعتبارات و هدفگذاری غیرواقعبینانه از عوامل کلیدی در ناکامی برنامه احیای دریاچه ارومیه هستند. این برنامه که از سال 1393 با محوریت دانشگاه شریف آغاز شد، با بودجههای کلانی همراه بود، اما با نواقصی ساختاری و اجرایی مواجه شد.

عدم اولویتبندی پروژهها بر مبنای اثربخشی
بایبوردی گفت: یکی از مهمترین دلایل شکست راهکارهای 27 گانه ستاد احیای دریاچه ارومیه، عدم اولویتبندی پروژهها بر مبنای اثربخشی واقعی و تخصیص اعتبارات بر همان مبنا بود.
وی با اشاره به عدم تخصیص بهینه اعتبارات، به پروژه تصفیهخانه تبریز به عنوان مصداقی بارز اشارهو اضافه کرد: با وجود اجرای این پروژه توسط آب منطقهای، بودجه لازم برای تکمیل آن از منابع ستاد احیا تأمین نشد و تکمیل آن با مشکلات جدی مواجه شد.
بایبوردی ضعف در همکاری بین دستگاههای اجرایی از جمله جهاد کشاورزی، آب منطقهای، محیط زیست و استانداری را مانع دیگری بر سر راه احیا دریاچه ارومیه دانست و تأکید کرد: این عدم هماهنگی، روند اجرای پروژهها را به شدت کند و ناکارآمد کرد.
نظارت ناکافی بر اعتبارات
این کارشناس با انتقاد از عدم شفافیت در تخصیص بودجه ستاد احیای دریاچه ارومیه، افزود: غالباً مشخص نبود منبع تأمین اعتبارات، بودجه استانی است یا ستاد احیا، و این ابهام، هرگونه نظارت مؤثر بر هزینهکرد را غیرممکن میساخت.
بایبوردی تغییر الگوی کشت در حوضه آبریز دریاچه ارومیه را از دیگر محورهای شکستخورده خواند و خاطرنشان کرد: بدون ساماندهی و تعیین تکلیف 680 هزار هکتار از اراضی این حوضه، دستیابی به نتایج موفق در این حوزه ممکن نخواهد بود.
واگذاری غیرواقعبینانه و عدم ظرفیتسازی منطقهای
بایبوردی از عدم ظرفیتسازی متناسب با پروژهها در مناطق مختلف و هدفگذاریهای غیرواقعبینانه انتقاد کرد و افزود: اعضای هیئت علمی دانشگاه شریف که عمدتاً در تهران مستقر بودند، اهداف خود را بر روی دریاچه ارومیه متمرکز کردند و این فاصله مکانی، منجر به حضور ناکافی در محل و واگذاری همزمان پروژههای متعدد به یک فرد شد که این امر کیفیت کار را بواسطه واگذاری مجدد پروژهها کاهش داد.
وی تاکید کرد: یک فرد هر قدر هم که توانمند باشد نمیتواند، هشت پروژه همزمان که زمانبندی شش ماه تا یکسال دارد را به تنهایی به سرانجام برساند.

پیشنهاد جایگزین: نقش محققان استانی و نظارت کلان دانشگاه شریف
این فعال زیستمحیطی پیشنهاد داد که اگر پروژهها به محققان و هیئت علمی دانشگاههای استانی (ارومیه و تبریز) واگذار میشد و دانشگاه شریف نقش ناظر کلان را ایفا میکرد، نتایج مطلوبتری حاصل میشد.
وی ابراز امیدواری کرد: با تشکیل مجدد کارگروهها و تخصیص اعتبارات لازم، این نواقص در برنامههای آتی احیای دریاچه ارومیه مرتفع گردد.