پیام آذری - اعتماد / «مسائل فراوان فرصتها کمیاب» عنوان یادداشت روز در روزنامه اعتماد به قلم عباس عبدی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
نهاد و بخش سلامت از جهت دربرگیری وظایف و خدمات آن با همه مردم، از مهد تا لحد و حتی در هر لحظه و در بسیاری از موارد به دلایل فوریتی؛ متفاوت از تمام بخشهای دیگر جامعه و حکومت است. اتفاقا از جهت سیاستگذاری یکی از پیچیدهترین بخشها هم هست. اگر دقت کنیم جوامع بسیار پیشرفته هم با معضلات جدی در این بخش مواجه هستند. بریتانیا، کانادا و ایالاتمتحده همگی درگیر نارضایتی مردم هستند. متاسفانه وضعیت این بخش در ایران رو به افول است. از سوی دیگر اعتبار و کارآمدی این بخش نزد مردم در مقایسه با حوزههای دیگر بسیار بالاتر است. هم از جهت عاملان آن مثل کادر درمان و پزشکان و هم از حیث کارآمدی آنکه تقریبا بینیاز از مراجعه مردم برای درمان به خارج است. ولی مشکل مهمی وجود دارد که در دولت پیش تشدید شد و آن بیگانه تلقی شدن کادر درمان و پزشکان بود که با آمدن دولت و وزیر جدید این مساله در مسیر درستی قرار گرفته است. اکنون نوبت پزشکان و دیگر اعضای این بخش است که با حضور خود در انتخابات نظام پزشکی گام اولیه را برای مشارکت در اصلاح مشکلات بخش بردارند. این مهمترین و قدرتمندترین نهاد مدنی-صنفی ایران است.
در اغلب نظرسنجیها، پزشکان همچنان مورد اعتمادترین گروههای اجتماعی نزد مردمند. اما این سرمایه اجتماعی، اگر به پشتوانه مشارکت و شفافیت، در مقام خودانتقادی و دفاع آگاهانه از منافع صنفی و عمومی نباشد، ممکن است در اثر تداوم وضع موجود تحلیل برود. انتخابات پیشِروی نظام پزشکی از این جهت اهمیت دارد که شاید بتواند چنین مسیری را باز و تثبیت کند؛ مسیری که فارغ از سیاستزدگی باشد و رنگ صنفی و حرفهای و خیرعمومی آن برجستهتر شود. این روند، ضروری است و در این دوره میتواند به بلوغ نزدیک شود.
نکته مثبت دیگر، فضای نسبتا بازتر این انتخابات است. برخلاف دورههای پیشین، تعداد ردصلاحیتها اندک بوده (همین اندک هم زیاد است) و اقدامات آقای رییسجمهور و وزیر بهداشت در این مسیر برای تقویت رویکرد مشارکتی و صنفی و شکلگیری یک نهاد مدنی فراگیر و قدرتمند موثر بوده. حال، مسوولیت اصلی متوجه خود جامعه پزشکی است؛ اینکه با حضور گسترده و آگاهانه، این فرصت را به نقطه عطفی در تاریخ نهاد خود بدل کند. اگر قرار باشد این سازمان در دوره جدید، از نقش انفعالی بیرون آمده و به جایگاه اصلاحگرانه برسد، باید دستکم چند مساله کلیدی بخش را در دستور کار خود بگذارد.
1- شفافیت در رفتار حرفهای و مالی: اعتماد عمومی با پنهانکاری سازگار نیست. مردم باید بدانند چه چیزی تعیینکننده تعرفه، خدمات و هزینههاست. البته لازمه آن نیز اصلاح تعرفهها است. فساد موجود اغلب ناشی از قیمتگذاری دستوری است.
بازار ![]()
2- بهبود رابطه پزشک و بیمار: نارضایتی از رفتار و توضیح ناکافی پزشکان، مهمترین عامل کاهش اعتماد در آینده خواهد بود.
3- نقد جدی سهمیهها: انبوهی از سهمیههای گوناگون عدالت و کیفیت آموزشی را مخدوش کرده است. نظام پزشکی باید از موضعی علمی، نه سیاسی، در این باره سخن بگوید.
4- شرایط طاقتفرسای رزیدنتها و پزشکان جوان: این گروه بار سنگینترین وظایف درمانی را بر دوش دارند اما در نابرابرترین موقعیت معیشتی و منزلتیاند. آنان در موقعیت بیگاری هستند بدون اینکه آینده امیدبخشی را انتظار بکشند.
5- نظام ارجاع و پزشک خانواده و پرونده الکترونیک سلامت: بدون اینها، عدالت و کارآمدی و کاهش هزینهها در سلامت ممکن نیست.
6- نظارت بر کیفیت و کمیت آموزش پزشکی: گسترش کمی دانشگاهها و بیتوجهی به کاهش کیفیت آموزش بالینی، پایههای علمی حرفه را سست کرده است.
7- مقابله با مداخلات شبهعلم و غیرقانونی در درمان: گسترش طب موسوم به اسلامی یا سنتی غیرمجاز، تهدیدی علیه جان مردم و حیثیت علمی نظام بهداشت و درمان کشور است و حقوق عمومی را زایل میکند.
8- تاکید بر سلامت به عنوان یک حق: نظام پزشکی در عین دفاع از حقوق صنفی خود باید از سلامت به عنوان یک حق عمومی نیز دفاع کند. نباید اجازه داد که عدهای از افراد غیرمسوول به نام حق سلامت جامعه پزشکی را رو در روی مردم قرار دهند.
انجام این موارد ذیل یک شرط کلی محقق میشود؛ مشارکت عمومی پزشکان.
نظام پزشکی تا زمانی که مشارکت کم، انتخابات بیرمق و تصمیمگیری محدود به عدهای اندک باشد، نمیتواند نقش موثر اجتماعی ایفا کند. اینبار فضا مهیاتر از پیش است؛ ردصلاحیتها محدودتر است، هر چند فضای کلی جامعه امیدوارکننده نیست.
آینده سلامت کشور نه فقط به تصمیمهای سیاستگذاران، بلکه به میزان حضور، اتحاد و بلوغ صنفی جامعه پزشکی وابسته است. این انتخابات فرصتی است برای بازتعریف نقش طبابت در خدمت سلامت و اعتماد عمومی.