شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۴

مقالات

سرمقاله اطلاعات/ معمای جنگ و صلح در غزه

سرمقاله اطلاعات/ معمای جنگ و صلح در غزه
پیام آذری - اطلاعات / «معمای جنگ و صلح در غزه» عنوان یادداشت روز در روزنامه اطلاعات به قلم جمیله کدیور است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: شک نیست که روز دوشنبه ۲۱مهر ...
  بزرگنمايي:

پیام آذری - اطلاعات / «معمای جنگ و صلح در غزه» عنوان یادداشت روز در روزنامه اطلاعات به قلم جمیله کدیور است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
شک نیست که روز دوشنبه 21مهر 1404روز مهمی برای منطقه بود؛ روزی مملو از بیم و امید.
ترامپ صبح هنگام اعلام کرد: «جنگ تمام شد.» عبارتی که رئیس جمهوری آمریکا بارها آن را تکرار کرد. به رغم تکرار این عبارت در سخنرانی‌های طولانی و مصاحبه های مکرر و طرح موضوعات نامربوط فراوان، او اشاره ای به ریشه جنگ و موضوع اشغال و خواست مردم فلسطین برای احقاق حق تعیین سرنوشت خود برای ساختن کشوری مستقل نکرد.
اسرائیل و حماس دوشنبه هفته گذشته به عنوان بخشی از طرح آتش‌بس 20ماده‌ای ترامپ برای غزه، تبادل اسرا را انجام دادند. پیش از اعلام رسمی توافق، همزمان با عقب‌نشینی نیروهای اسرائیلی از بخش‌هایی از نوار غزه، صحنه‌های بازگشت صدها هزار آواره فلسطینی به خانه‌های ویرانشان در شمال برای دومین مرتبه طی سال جاری، ضمن نمایش شکست طرح های مختلف رژیم صهیونیستی برای کوچ اجباری و آوارگی مردم غزه ، پایبندی فلسطینی ها را به خاک و سرزمین خود نشان داد. با خروج نیروهای اشغالگر، بلافاصله نهادهای حاکم در غزه هم تا حد امکان وظایف عادی خود را از سر گرفتند، به ویژه در زمینه حفظ امنیت و کنترل هرج و مرج باندها؛ همدستان و شبه‌نظامیانی که با اسرائیل همکاری می‌کردند. بعد از پایان دو سال جنگ، ارسال کمک‌ها شروع شد و بولدوزرها برای پاکسازی آوارها از راه رسیدند .
 ترامپ مشتاق بود تا بموقع به توافقی دست یابد تا بر اعطای جایزه صلح نوبل 2025تأثیر بگذارد و بدان دست یابد. خواسته ای که امسال محقق نشد، ولی ترامپ گفت که می‌خواهد خاورمیانه را دگرگون کند و معتقد است که توافق غزه و گسترش سریع پیمان ابراهیم می‌تواند راه را برای نامزدی او در جایزهٔ صلح نوبل سال آینده هموار کند.
بازار
غیر از عقب نشینی ارتش از بخش هایی از غزه و بازگشت شکوهمندانه مردم غزه از جنوب به شمال و تبادل اسرای زنده و مرده دو طرف، سیرک تبلیغاتی ترامپ در کنست اسرائیل و شرم الشیخ مصر هم قابل توجه و هم ترحم برانگیز بود.
ترامپ با اشاره به هشت جنگی که در هشت ماه گذشته به آن پایان داده است، سرمستانه مدعی شد در هشتمین مورد به «3000سال درد و درگیری» پایان بخشیدو دوران جدیدی از صلح و رفاه را وعده داد.
ترامپ در سخنانش در کنست به مسائل زیادی پرداخت و بدون کمترین اشاره به رنج فلسطینیان و حق آنها برای تعیین سرنوشت خود، تاکید کرد «این، طلوع تاریخی یک خاورمیانه جدید است.» او با طرح مجدد این موضوع که «ما صلح را از طریق قدرت برقرار خواهیم کرد»، ضمن تشکر از نتانیاهو، بیشترین حمایت ممکن را از او که به دلیل توافقش با حماس تحت فشار شدید بود، ارائه داد و گفت: «خیلی ممنونم عزیزم. کارِت عالی بود…
ما بهترین سلاح‌های جهان را می‌سازیم و تعداد زیادی از آنها را داریم. ما چیزهای زیادی به اسرائیل داده‌ایم، رُک و پوست کنده. .. و شما به خوبی از آنها استفاده کردید. همچنین به افرادی نیاز دارید که می‌دانند چگونه از آنها استفاده کنند - و شما بدیهی است که از آنها به خوبی استفاده کردید. آنقدر زیاد که اسرائیل قوی و قدرتمند شد که در نهایت منجر به صلح شد. این همان چیزی است که منجر به صلح شد...»
او با اختصاص بخش زیادی از سخنانش به ایران و حمله آمریکا به تاسیسات هسته ای آن گفت: «آنها ضربه‌هایی از این طرف و آن طرف خوردند و عالی خواهد بود اگر بتوانیم با آنها به یک توافق صلح برسیم.» او تبلیغ زیادی هم برای توسعه توافقنامه‌های ابراهیم کرد و در جملات پایانی گفت: «من عاشق اسرائیل هستم. من تا آخر با شما هستم.»
اگرچه علاقه آمریکا و شخص ترامپ به یک کشور نسل‌کش تعجب‌آور نیست، اما تقدیر از کار عالی مجرم جنگی، نتانیاهو و تحسین استفاده خوب اسرائیل از تسلیحات آمریکایی و تشکر از او نشانه ای است که نسبت به «صلح» مورد نظر ترامپ و وعده های درِ باغ سبز او خوشبین نباشید. این توافق آتش‌بس در وهله نخست به عنوان فرصتی برای سفیدشویی اسرائیل و گذار از اتهامات نسل‌کشی و کاهش فشارهای فزاینده بین‌المللی علیه اسرائیل برای خروج از بحران و دادن حس «پیروزی سیاسی» ‌ای که نتانیاهو طی دو سال جنگ، محاصره و سیاست گرسنگی و ویرانی نتوانسته بود با زور نظامی به دست آورد و برای تحقق 5شرط نتانیاهو تلقی می‌شود. استقامت و پایداری دو ساله غزه ـ چه مقاومت و چه مردم ـ عامل اصلی مداخله ترامپ برای پایان دادن به جنگ و تحمیل آتش‌بس برای نجات نتانیاهم شد. ترامپ به صراحت گفت: «من گفتم اسرائیل نمی‌تواند با جهان بجنگد. گفتم بی‌بی، تو نمی‌توانی با جهان بجنگی و او این را به‌خوبی درک می‌کند .»
شب هنگام ترامپ در اجلاس شرم الشیخ هنگام امضای توافق صلح غزه با اعلام اینکه «روز بعد آغاز شده است» گفت: «جنگ سرانجام تمام شد. رسیدن به این نقطه 3000سال طول کشید و قرار است ادامه پیدا کند…سرانجام پس از 3000یا 500سال، یا هر چه که باشد، جنگ تمام شده است .»
 اسرائیل که موفق به شکست دادن و نابودی حماس و آزاد کردن اسیران خود از طریق جنگ نشده بود؛ از طریق توافقی که به نتانیاهو تحمیل شد، به دومی در مرحله اول طرح ترامپ - یعنی از طریق مذاکرات، نه اقدام نظامی - رسید و مورد اول به دلیل ریشه های عمیق حماس در غزه فعلا همچنان دست‌نیافتنی به نظر می رسد.
حماس غیر از اینکه یک حرکت نظامی برای مقاومت مقابل اشغال و اشغالگران است، یک جنبش اجتماعی و سیاسی با ریشه عمیق مردمی است. حماس مدارس، بیمارستان‌ها، مساجد، مراکز رفاهی و خیریه‌هایی را ساخته و اداره می‌کند که خلأ ناشی از محاصره و اشغال را پر می‌کنند. برای همین درخواست خلع سلاح و نابودی حماس به معنای هدف قرار دادن چند شبه‌نظامی نیست که راحت انجام شود، بلکه حمله به لایه های مختلفی از جامعه فلسطین است.
علاوه بر این حق مقاومت فلسطینیان از حق تعیین سرنوشت و مبارزه ضد استعماری آنها ناشی می‌شود. مطابق قطعنامه های مختلف سازمان ملل و قوانین بشردوستانه بین المللی، در شرایط اشغال، فلسطینی‌ها مثل همه ملت های تحت اشغال حق دارند در برابر سلطه مقاومت کنند. اگر جهان واقعا به دنبال دستیابی به صلح واقعی در غزه است، صلح واقعی زمانی پدیدار خواهد شد که اشغال به پایان رسد و تمامی طیف‌های فلسطینی آزادانه در شکل‌دهی به آینده خود نقش ایفا کنند. حق حماس برای باقی ماندن هم به عنوان یک جنبش اجتماعی و هم به عنوان یک سازمان مقاومت، از حق مردم فلسطین برای مقاومت در برابر اشغال و کسب حق تعیین سرنوشت ناشی می‌شود. واقعیت آن است که نباید از فلسطینیان خواسته شود تسلیم شوند، بلکه باید به اشغالی که باعث مقاومت می‌شود، پایان داده شود.
در حالی که جهان آتش‌بس را تحسین می‌کند، کمتر کسی می‌پرسد که علت تاخیر در اجرای آتش بس به رغم موافقت حماس برای تبادل اسرا از همان روزهای نخست شروع جنگ چیست؟ کمتر کسی از وتوهای مکرر قطعنامه های سازمان ملل برای پایان جنگ غزه توسط آمریکا سئوال
 می کند. کمتر کسی می پرسد نقش مردم غزه در شکل گیری آینده خود چیست؟ بدون نقش مردم و مشارکت سیاسی آنان، طرح ترامپ چیزی بیش از یک فریب و یک دکور بشردوستانه برای پوشاندن اشغال نیست.
هرچند سلسله رویدادها ـ از اعلام طرح صلح تا واکنش مثبت گروه‌های فلسطینی و دعوت به نشست بین‌المللی در شرم‌الشیخ و سخنان ترامپ و دیگران ـ نشانه‌هایی از توقف کامل جنگ دارد، اما طرح مبهم ترامپ و تهدیدهای مقامات اسرائیلی بیم بازگشت دوباره جنگ را زنده نگه می‌دارد .
اگرچه مرحله اولیه در متوقف کردن کشتارهای گسترده و تضمین بازگشت اسرای دو طرف موفق بود، با طرح پر ابهام ترامپ آینده غزه و راه حل بلندمدت برای پایان درگیری اسرائیل و فلسطین در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. ثبات آینده منطقه به دادن حق تعیین سرنوشت به فلسطینیان بستگی دارد. بدون یک افق سیاسی روشن که تهدید الحاق کرانه باختری به اسرائیل را برای همیشه از بین ببرد و به فلسطینیان اجازه دهد حاکمیت خود را بر غزه و کرانه باختری اعمال کنند، وضع فعلی همچنان ادامه خواهد یافت و منطقه در مسیر اجتناب‌ناپذیری به سوی درگیری مجدد باقی خواهد ماند.
با توجه به اینکه اجرای بخش سخت طرح ترامپ باقی مانده است، انتظار می‌رود مذاکره در مرحله‌دوم بسیار دشوار باشد، به خصوص وقتی صحبت از غیرنظامی‌سازی غزه و خلع سلاح حماس و شرایطی می‌شود که نیروهای اسرائیلی قرار است بیشتر عقب‌نشینی کنند و آینده غزه هنوز مشخص نیست.
درباره بخشی از طرح ترامپ که خواستار غیرنظامی سازی غزه و خلع سلاح حماس و ممنوعیت مشارکت آنان در هرگونه حکومت آینده در اداره‌غزه است، این سئوال وجود دارد که « قرار است چگونه و توسط چه کسی این کارها انجام گیرد؟ در حالی‌که حماس نشان داده آماده است ادارهٔ غیرنظامی غزه را به نهادی فلسطینی واگذار کند، نشانه‌ای از تمایل برای خلع سلاح ندارد و تاکنون آن را موکول به پایان اشغال کرده است .
ابهام دیگر در تشکیل نیروی بین‌المللی ثبات‌ساز است. هنوز مشخص نیست چه کشورهایی نیرو اعزام خواهند کرد، این نیرو چگونه آموزش و تأمین مالی خواهد شد و چه زمانی مستقر می‌شود؟ هیچ کشوری تاکنون به‌طور علنی آمادگی خود را برای مشارکت در این نیروی ثبات‌بخش اعلام نکرده است و هیچ نشانه‌ای از تشکیل چنین نیرویی دیده نمی‌شود.
همچنین، طرح ترامپ برای تشکیل نهاد گذار بین‌المللی جدید، به نام «هیات صلح»، نوعی قیمومیت بین‌المللی را تحمیل و غزه را به یک تحت‌الحمایه بین‌المللی، بدون ایجاد ارتباط مشروع با جمعیت بومی خود تبدیل می‌کند. طرح توسعه اقتصادی ترامپ برای بازسازی و تشکیل هیأتی از متخصصان نیز از مواد شبهه انگیز دیگر برای آینده غزه و در غیاب متخصصان فلسطینی است.
 علاوه بر این، مشخص نیست کابینهٔ تکنوکرات‌های فلسطینی شامل چه کسانی است و قرار است توسط چه کسانی و چه زمانی و طی چه فرایندی انتخاب شود.
به رغم شناسایی فلسطین توسط 157کشور، هیچ صحبتی در مورد تشکیل کشور مستقل فلسطینی در میان نیست. این طرح آشکارا از تضمین ایجاد یک کشور فلسطینی اجتناب می‌کند، آن را صرفاً به عنوان آرمان و آرزوی مردم فلسطین به رسمیت می‌شناسد و فرض می‌کند که «مسیر معتبری» به سوی آن فقط در صورتی ممکن است باز شود که بازسازی غزه و اصلاحات در تشکیلات خودگردان فلسطین با موفقیت اجرا شوند. به این ترتیب، تشکیلات خودگردان فلسطین تا زمان نامشخصی ازطرح ترامپ کنار گذاشته شده است، مگر آنکه اصلاحاتی نامشخص تا زمانی نامعین انجام دهد. کدام اصلاحات؟ تا چه زمانی؟ دقیقا روشن نیست. این رویکرد مشروط، حقوق اساسی فلسطینیان را تابع الزامات مختلف می‌کند.
بدون تعهد روشن به تشکیل کشور مستقل، مأموریت بین‌المللی احتمالاً با مقاومت روبرو می‌شود و نیروهای ثبات بخش بین المللی نقش یک ارتش اشغالگر بین‌المللی را به خود می‌گیرد.
 اگر قرار بر صلح پایدار و پایان جنگ است، برقراری صلح دائم ملزومات و اصول خاص خود را دارد. با توجه به تجارب نزدیک به 8دهه گذشته، این سئوال مطرح است که صلح غزه بدون در نظر گرفتن حقوق فلسطینیان به عنوان مردم تحت سلطه، تحت اشغال و تحت استعمار پایدار خواهد بود؟


نظرات شما