پیام آذری - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سردبیر روزنامه هممیهن ادعا کرد: دالّ مرکزی دولت با حذف ظریف و همتی از دست رفت.
بازار ![]()
محمدجواد روح، درباره سخنان یوسف پزشکیان مبنی بر اینکه «رئیسجمهور برنامههایی دارد اما به دلیل ضعف بخش رسانهای و روابط عمومی فهم درستی از دیدگاهها و برنامههای او حاصل نشده»، گفت: مشکل اصلی دولت نه در روابط عمومی، بلکه در ازدستدادن گفتمان مرکزی و تکرار رویکردهای گذشته است.
روح در گفتوگو با انصاف نیوز با تأکید بر اینکه ضعف دولت در حوزه ارتباطی صرفاً ناشی از عملکرد روابط عمومی نیست، گفت: شورای اطلاعرسانی و روابط عمومیهای دولت ممکن است به هر دلیل، داخلی یا بیرونی، ضعفهایی داشته باشد؛ اما ریشه مسئله در فرسایش گفتمانی و از بین رفتن مسیر اصلی دولت است. از زمانی که آقایان ظریف و همتی با فشار از دولت کنار گذاشته شدند، دال مرکزی و گفتمان اولیه دولت که در ماههای نخست شکل گرفته بود، از بین رفت.
وی افزود: پس از کنار رفتن ظریف و همتی که نمادهای راهبردی و گفتمانی دولت بودند؛ مسائل خارجی، بینتیجه ماندن مذاکرات و شرایط جنگی نیز باعث شد دولت از هدف اولیهاش و رویکردهای اصلی خود که بر اساس آنها رای گرفته بود، دور شود. در واقع دولت نتوانست مسیر تازهای تعریف کند و چهرههایی را جایگزین ژنرالهای محذوف کند که توان بازنمایی مؤثر اهدافش را داشته باشند؛ در نتیجه، اکنون دولت با روزمرگی، ضعف رویکرد و بحران معنا و حتی هویت مواجه است.
روح گفت: من تحلیل آقای یوسف پزشکیان را درباره ضعف روابط عمومی قبول ندارم. مسئله فقط اطلاعرسانی نیست؛ دولت فعلی ذاتاً دچار مشکل و فرسایش شده است. اگر دولت و شخص رئیسجمهور به گفتمان اصلی خود بازنگردند و از چهرههایی استفاده نکنند که بتوانند گفتمان و شعارهای اصلی دولت را نمایندگی کنند، موقعیت دولت هر روز بدتر از قبل خواهد شد.
سخنان سردبیر روزنامه زنجیرهای قبل از هر چیز اهانت به رئیسجمهور است و چنین القا میکند که متولی دولت نه آقای پزشکیان بلکه امثال ظریف و همتی بودهاند و پزشکیان از نگاه افراطیون مدعی اصلاحات هیچ کاره بوده است وگرنه دلیلی ندارد که با برکناری دو نفر آن هم به خاطر تخلفاتشان ادعا شود دالّ مرکزی دولت از بین رفته است.
لازم به توضیح است که دال مرکزی، هسته مرکزی یک گفتمان و مهمترین محوری است که در یک گفتمان، سایر دالهای شناور حول آن مفصلبندی میشود. آیا هسته مرکزی دولت، اشخاص بودهاند یا یک منطق مستقل قوام یافته و با دوام؟!
ثانیا دو فرد یاد شده هر چند در دولت نیستند، اما دعاوی آنها کاملا به اجرا درآمده و ضمن آشکار شدن فجایع آن، به شکست انجامیده است. بنابراین اگر گفتمانی برای آقای پزشکیان و دولت وی قائل باشیم، چالش آن به خاطر مواجهه با واقعیت و موهوم درآمدن گزارههای القایی بوده است و نه کنار رفتن ظریف و همتی. آقای ظریف ضمن اینکه متهم فجایع فراوان برجام است، جزو شبکهای بودند که وانمود میکردند با ترامپ میشود توافق کرد بلکه او تاجر است و توافق با وی سادهتر است و پشت این توافق (موهوم) 2500 میلیارد دلار سرمایه خارجی خوابیده و... اما در عمل آشکار شد که زینت کردن مذاکره با آمریکا و ترامپ- دانسته یا ندانسته- بخشی از عملیات فریب ترامپ و نتانیاهو برای غافلگیر کردن ایران در جنگ بوده است. خیانت و جنایت ترامپ پس از خیانت و جنایتهای دولت اوباما، دست شبکه تقینکننده خوش بینی به شیطان بزرگ را رو کرده و بحران هویت و مشروعیت و کفایت برای آنها فراهم آورده است.
آقای همتی نیز یک بار در دولت روحانی کارنامهای خسارتبار را به ثبت رساند و از رکوردداران تورم در کشور است. با این همه او در دولت پزشکیان به وزارت اقتصاد رسید و پس از ریلگذاری غلط بود که در مجلس استیضاح شد. او هیچ برنامه درونزای روشنی نداشت و از مذاکره با آمریکا و تمکین از منویات FATF دفاع میکرد، بنابراین نقش خسارتباری در شرطی کردن بازار و اقتصاد به مذاکرات و عواقب آن داشت. از سوی دیگر، او با وعده تکنرخی کردن ارز، ارز نیمایی را حذف کرد که استارت صعود قیمت دلار به 70 هزار تومان و جهشهای بعدی تا صد هزار تومان و به هم ریختن دومینووار بازار بود.
با این اوصاف باید به سردبیر هممیهن تبریک گفت که خسارتهای چند لایه ظریف و همتی را به مثابه موفقیت و عروس تعریفی برای مردم فاکتور میکند! ضمن اینکه هر مدیریتی در کنار نقشه اولیه دارای طرح و پلن جایگزین است تا در صورت ناکامی در طرح و برآورد اولیه، دچار سردرگمی و درجا زدن یا عقبگرد نشود اما متاسفانه تیم حلقه زده به دور آقای پزشکیان در ستاد انتخاباتی وی، از روز اول اجازه اهتمام به برنامه درونزای ملی در کنار مذاکرات را ندادند و در واقع به فلج کردن دولت پرداختند.