شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۴

اقتصادی

قصه پیروزی اراده مرضیه

قصه پیروزی اراده مرضیه
پیام آذری - خراسان /مراسم بهترین‌های آسیا در سال ۲۰۲۵ سه ایرانی داشت که در بین‌شان بدون شک مرضیه جعفری چهره‌ای خاص محسوب می‌شود؛ کسی‌که از دل ویرانه‌های بم و سال‌ها بعد از ...
  بزرگنمايي:

پیام آذری - خراسان /مراسم بهترین‌های آسیا در سال 2025 سه ایرانی داشت که در بین‌شان بدون شک مرضیه جعفری چهره‌ای خاص محسوب می‌شود؛ کسی‌که از دل ویرانه‌های بم و سال‌ها بعد از آن در مواجه با فوت فرزندش یک امپراتوری با شکوه از امید و تسلیم نشدن ساخت 
مرضیه جعفری دختری از بم شد بهترین مربی فوتبال بانوان این قاره کهن. قاره‌ای که 60 درصد جمعیت جهان را در خود جای داده و حالا شاهد موفقیت بانویی است که با اراده‌اش از غم‌ها و فقدان‌ها به رویاهای بزرگ پل زد. تیم «خاتون بم» سال‌هاست با هدایت او قهرمان بلامنازع لیگ فوتبال بانوان ایران است؛ 10 قهرمانی و حضور شایسته در جام باشگاه‌های زنان آسیا از این تیم قدرتی مطلق در فوتبال ساخته که نماد امید مردم بم است که از دل رنج‌ها شادی و موفقیت خلق کردند. یکی از معدود سال‌هایی که خاتون بم قهرمان نشد مربوط است به وقتی که مرضیه عزادار فوت پسر نوجوانش بود و تیم با قلب او فروپاشید. اما هر دو دوباره برخواستند چون از شهری می‌آیند که این کار را خوب بلد است؛ یعنی تبدیل غم‌های بزرگ به کارهای بزرگ. تنها ایرانی این مراسم جعفری نبود؛ سالار آقاپور بازیکن فوتسال هم با آن تکنیک بی‌نظیر رقیب قدرتمندش یعنی مسلم اولادقباد را کنار زد تا هفتمین ایرانی باشد که بازیکن سال فوتسال آسیا می‌شود. علیرضا فغانی داور کشورمان هم به‌عنوان نماینده استرالیا عنوان داور سال را تصاحب کرد. سهم فوتبالیست‌های پرادعا که خودشان را نسل طلایی می‌نامند هم چه بین بازیکنان شاغل در قاره و چه بین بازیکنان خارج از قاره هیچ عنوانی نبود. در این شرایط است که ارزش عنوانی که مرضیه جعفری به دست آورد دوچندان می‌شود؛ چون او که بعد از کسب افتخارات با خاتون در تیم ملی هم سال موفقی را پشت سرگذاشته بود خودش را به مردم تحمیل نمی‌کند؛ امکانات آن‌چنانی و حقوق 100 میلیاردی ندارد؛ برای پیروزی منت نمی‌گذارد، حتی از بی‌مهری‌ها و نادیده گرفتن‌ها بهانه برای روزهای سخت نمی‌سازد؛ متمرکز روی کارش است و با حداقل‌ها توانسته بهترین یک قاره باشد. در این پرونده مسیر او در این موفقیت و عللش را بررسی می‌کنیم.
مرضیه جعفری، زنی از دل خاک پر از رنج بم، امروز در جایگاه «بهترین مربی فوتبال بانوان آسیا 2025» ایستاده است. او از میان ویرانه‌های زلزله و سال ها بعد از دل فقدان فرزند نوجوانش، برخاسته و معنایی تازه از موفقیت را ساخته است. این انتخاب، نه فقط افتخاری ورزشی که بهانه‌ای است برای پرسیدنِ پرسشی انسان‌شناسانه: «چرا بعضی آدم‌ها از دل غم، کوه می‌سازند و بعضی دیگر زیر سنگ‌های همان غم می‌مانند»؟
بازار
وقتی رنج سازنده است
جامعه‌شناسی به ما یاد داده که هیچ دردی کاملاً شخصی نیست. هر زخم، حاملِ ساختارهای اجتماعی است: فقر، نابرابری یا حتی نبود شبکه‌های حمایتی. واکنش افراد به بحران، در خلأ شکل نمی‌گیرد؛ درون بستری از روابط، فرصت‌ها و نوع فرهنگ است. جامعه‌ای که غم را به رسمیت بشناسد و آن را در قالب آیین، گفت وگو، همدلی و روایت بازتعریف کند، افرادش را از فروپاشی نجات می‌دهد. برعکس، سکوتِ در برابر درد، انسان را منزوی و فرسوده می‌کند.
 زخم به‌مثابه معنا
از منظر روان‌شناختی، رنج می‌تواند مکان تولد معنا شود. در دیدگاه های امثال ویکتور فرانکل، معنا بلکه از دل رنج زاده می‌شود. انسان‌هایی مانند جعفری، در نقطه‌ای از زندگی به «بودنِ برای دیگران» آری گفتند تا از سوگ و فقدان به معنا برسند. آن ها از تجربه فقدان، نوعی مسئولیت استخراج می‌کنند: این که اگر نمی‌توان زندگی گذشته را بازگرداند، می‌توان زندگیِ دیگری را ساخت. در این مرحله، رنج به موتور تعهد اجتماعی بدل می‌شود.
 ​​​​​​​
از کوه اول تا کوه دوم
دیوید بروکس در «کوه دوم» می‌نویسد که انسانِ امروز گرفتار کوه اول است: کوه موفقیت، مقایسه، و فردیت. اما تنها هنگامی که شکست یا سوگی عمیق او را زمین می‌زند، به کوه دوم می‌رسد یعنی عرصه معنا، پیوند و خدمت. جعفری نمونه زنده این مسیر است. او از «بردن در زمین فوتبال» به «ساختن زمین‌های تازه برای دختران» رسید. در این جا، درد به ابزار رشد جمعی تبدیل شد و هویت شخصی‌اش به بخشی از هویت اجتماعی زنان ایران پیوند خورد.
 قدرت بازسازی جمعی
انسانِ تنها، در برابر غم شکننده است؛ اما غمِ جمعی تبدیل به انرژی فرهنگی می‌شود. در بافت زندگی شهرهایی مثل انزلی یا بم، تیم هایی چون ملوان و خاتون نوعی جمعی هستند علیه نادیده گرفته شدن یا ناامیدی. وقتی زنی مثل جعفری در این میدان می‌درخشد، نه‌فقط خودش را بازمی‌سازد، بلکه معنای «زن بودن» را هم بازتعریف می‌کند. او از دل سختی و رنج، شبکه تازه‌ای از زندگی می‌سازد؛ نوعی تاب‌آوری جمعی که از سطح روان فردی فراتر می‌رود و به سطح هویت جمعی می‌رسد. خلاصه این که فرد در حین رنج، اگر تنها بماند، فرو می‌پاشد؛ اما اگر به کمک امید، شبکه انسانی و یافتن معنا علیه رنج طغیان کند به دستاوردهای بزرگی می رسد.. تفاوت واکنش آدم‌ها به غم، تفاوت در نوع مواجهه‌شان با خود و جامعه است. بعضی در ویرانه‌ها خانه می‌سازند، بعضی همان‌جا مایوسانه تسلیم می شوند. شاید راز انسانِ مقاوم در جمله‌ای از بروکس خلاصه شود: «کوه دوم، از جنس پیروزی نیست، از جنس پیوند است.» 
گفته بودم خیال‌تان راحت! این عنوان مال شماست
گفت‌و‌گو با عاطفه رمضانی‌زاده کاپیتان تیم فوتبال خاتون بم و عضو تیم ملی که 17سال است کنار مرضیه جعفری با فوتبال زندگی می‌کند
از دست دادن تعدادی از دوستان، نزدیکان و شاگردان در زلزله بم، اصلاً درک زلزله‌ای با آن حجم ویرانی، از دست دادن بازیکن دیگری در تصادف، از دست دادن فرزند و برادر در یک سال، هر کدام از این‌ها برای یک زن می‌تواند به معنی ویرانی کامل باشد اما نه برای «مرضیه جعفری». او که کوه اراده است و به امید زنده. او از آن دسته آدم‌‌هایی است که معتقدند «پایان شب سیه سپید است». حالا که عنوان بهترین سرمربی زن آسیا را به دست آورده است، سراغ کاپیتان تیم خاتون بم رفتیم تا بیشتر از او بگوید. «عاطفه رمضانی‌زاده» که در دفاع چپ تیم ملی بازی می‌کند بیشتر از اراده و ویژگی‌های این سرمربی برایمان روایت می‌کند.
هیجان بالا به‌خاطر رفیق
وقتی با رمضانی‌زاده صحبت می‌کردم در اتوبوس فرودگاه بود. می‌گفت از اردوی تیم ملی بازگشته‌اند. از او درباره حسش پرسیدیم و این که چطور متوجه این اتفاق شدند؟ «عنوانی که خانم جعفری به دست آورد باعث افتخار من است. 17سال کنار او شاگردی کردم و از ایشان خیلی چیزها یاد گرفتم. چون علاوه بر این که در مربیگری فوق‌العاده است، بچه‌ها در خیلی موارد دیگر درس‌های زیادی از ایشان گرفتند. بهترین سرمربی فوتبال زن واقعا شایسته‌شان و حقش بود به این عنوان برسند. به خودم می‌بالم کنار همچین مربی بزرگ شدم و رشد کردم. ما اردوی تیم ملی بودیم و تقریبا همه بچه‌های خاتون بم جلوی تلویزیون جمع شدیم و داشتیم مراسم را زنده تماشا می‌کردیم. آن‌جا که اسم ایشان را اعلام کردند متوجه شدیم و جشن گرفتیم. امروز (جمعه) هم کل بچه‌های تیم ملی رفتیم استقبال‌شان در فرودگاه و استقبال خوبی هم از ایشان انجام دادیم. من مطمئن بودم و قبلش به خانم جعفری گفته بودم که خیال‌تان راحت! این عنوان مال شماست. منتظریم با این تندیس برگردید اما وقتی اسم‌شان را خواندند موهای تنم سیخ شد. واقعا بغض کردم و حس خیلی خوبی بود. شاید باورتان نشود اما از شدت ذوقی که داشتم تا ساعت 3 شب نتوانستم بخوابم و بیدار بودم.»
اراده و عشق او را از زمین بلند کرد
همه مرضیه جعفری را به کوهی از اراده می‌شناسند. شما که سال‌ها در شکست و پیروزی در کنارش بودید، چه ویژگی را در او پررنگ‌تر می‌بینید؟ این سوال بعدی بود که پرسیدم و او جواب داد: «من فکر می‌کنم خانم جعفری نماد صبر، پشتکار و تلاشی است که در کارش دارد و تعهد به آن. این‌ها باعث این‌قدر پیشرفت کند و برترین مربی زن آسیا بشود و این افتخاری برای همه زن‌های ایرانی است. من فکر می‌کنم آن پشتکار و تلاشی که دارد باعث شد خیلی از مرزهای موفقیت را رد کند. ایشان در زلزله بم، چند بازیکن تیم‌شان را از دست دادند. در یک سال هم پسرشان و هم برادرشان را از دست دادند. ولی خب خدا را شکر این‌قدر اراده داشتند و با عشقی که به فوتبال داشتند توانستند با همه سختی‌هایی که داشتند دوباره بلند شوند و به آن هدفی که می‌خواستند برسند. من متوجه شدم آدم با تلاش و پشتکار به آن می‌خواهد برسد و تعهد در این مسیر برای خانم جعفری خیلی در این مسیر تاثیرگذار بود.»
بازیکن برای او صدش را می‌گذارد
«خانم جعفری یک خصوصیت خیلی خوبی که دارند این است که با همه بازیکنان تیم‌ رفیق هستند. این است که بازیکنان با تمام وجود برایش بازی می‌کنند. خیلی جاها بوده که تیم عقب افتاده یا شکست خورده است ولی به خاطر آن رفاقتی که خانم جعفری ایجاد کردند و آن حس دوست‌داشتن که بازیکنان نسبت به او دارند باعث می‌شود بازیکن همه تلاش‌شان را بکنند و از دل و جان برایش بازی کنند. در یک جمله خانم جعفری به نظرم نماد اراده و یک زن کامل است که خیلی در کارش تعهد دارد. یادم می‌آید پسرشان ساعد هم خیلی فوتبالی بود. من گاهی با او بازی می‌کردم. خانم جعفری هم خودش خیلی به فوتبال علاقه دارد. یادم است یک سال که در ورزشگاه سپاهان قهرمان شدیم همراه‌مان بود و کنار هم جشن قهرمانی برگزار دادیم. او خیلی به مامانش برای فوتبال انگیزه می‌داد. در نهایت از ته قلبم خوشحالم برای عنوانی که به دست آوردند. به ایشان تبریک می‌گوییم و باز هم می‌گوییم که این عنوان حق‌شان بود. مثلا بین دو نیمه چند تاکتیک فنی را به ما می‌گوید و بعد با هر بازیکنی جداگانه حرف می زند و برای بازی به او انگیزه می دهد و این‌طور می‌شود که بازیکن در زمین بازی صدش را می‌گذارد. امروز که او را دیدیم عمیقا خوشحال بود.» این‌ها صحبت‌های کاپیتان خاتون بم درباره تاکتیک‌های فوتبالی خانم سرمربی بود.


نظرات شما