دوشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۴

مقالات

حکمرانی رئیسی ‌روی میز نقد

حکمرانی رئیسی ‌روی میز نقد
پیام آذری - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست تأسیس اندیشکده‌ای با عنوان «حکومت و کشورداری شهید رئیسی»، اقدامی که قرار بود به نام ...
  بزرگنمايي:

پیام آذری - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
تأسیس اندیشکده‌ای با عنوان «حکومت و کشورداری شهید رئیسی»، اقدامی که قرار بود به نام یادبود و بازخوانی روش مدیریتی ریاست‌جمهوری فقید ثبت شود، برخلاف هدف اعلامی‌ خود، به گشایش دوباره پرونده پرحاشیه‌ حکمرانی دولت سیزدهم در افکار عمومی انجامیده است؛ آن‌هم درست در زمانی که جامعه سیاسی گمان می‌کرد بحث درباره شیوه اداره کشور در دوره رئیسی با گذشت یک سال و اندی از حادثه بالگرد و تغییر دولت، به حاشیه رفته است.
به گزارش رسانه‌ها، این اندیشکده با موافقت کمیسیون نظارت و راهبری اندیشکده‌های استادان و دانشگاه‌ها مجوز اصولی گرفته و قرار است محل نشست‌های تخصصی و ارائه «راهکارهای مدیریتی» باشد. اما پرسش بنیادین این است: دقیقا کدام الگوی مدیریتی؟ و همین پرسش، نقدها را شعله‌ور کرده است.
بنیادی برای بازتولید حلقه نزدیکان؟
زمانی که بنیاد بین‌المللی شهید رئیسی هم تأسیس شد، بارها این سؤال که «کدام الگوی حکمرانی در دولت سیزدهم ثبت شده که نیازمند بازنشر و بحث و تفسیر برای ماندگاری در تاریخ مدیریتی است؟» مطرح شد. از این‌رو، گمان می‌رفت بعد از نمایان‌شدن ادعاهای مدیریتی که در نهایت چیزی بیش از گزارش‌های مهمل نبودند، این ماجرا ادامه‌دار نشود. همان موقع نخستین واکنش درخور توجه از مجلس دوازدهم و از سوی احمد بخشایش‌اردستانی مطرح شد؛ نماینده‌ای که نه‌تنها وجود «اندیشه متمایز» در کارنامه رئیسی را انکار می‌کند، بلکه از این سخن می‌گوید که تأسیس چنین اندیشکده‌ای بیشتر شبیه به ساخت یک پناهگاه بودجه‌گیر برای حلقه نزدیکان رئیس‌جمهور پیشین است: «من اندیشه خاصی در شهید رئیسی ندیدم که اندیشکده‌ای به نام ایشان شکل بگیرد.‌ احتمالا هدف این است که کلونی اطراف او جایی داشته باشند و بودجه‌ای هم از دولت بگیرند». این سخنان برای اولین‌ بار‌ رابطه بودجه عمومی و میراث‌سازی سیاسی در دولت سیزدهم را به‌طور جدی مطرح کرد.‌ بخشایش‌اردستانی‌ با اشاره به سنتی ریشه‌دار از دهه 70، در تشکیل بنیادهای حکومتی، پرسشی مهم را دوباره زنده می‌کند و آن اینکه «آیا این بنیادها کمکی به بهبود حکمرانی کرده‌اند یا فقط بار تازه‌ای بر بودجه بسته و بخشی از معضلات ساختاری را تداوم بخشیده‌اند؟».
غیبت اندیشه‌ای مستقل و مسئله تبعیت کامل
به گفته او: «اندیشه بارز سیدابراهیم رئیسی، دنباله‌روی رهبری بوده و اگر قرار است اندیشه‌ای بیان شود، باید اندیشه‌های رهبری بیان شود». او با بیان اینکه «اگر بودجه این بنیادها‌ خرج معیشت، کالاهای اساسی و زیرساخت‌ها شود، برای کشور مثمرثمرتر و راهگشاتر خواهد بود»، می‌گوید: «علت عدم ورود مجلس به بودجه این بنیادها، نوعی ترس است. اما در صورتی که وضعیت اقتصادی کشور بدتر شود، شاید مجلس به این ماجراها ورود کند‌». البته نقد بخشایش‌اردستانی محدود به مباحث مالی نیست، بلکه به ماهیت اندیشه‌ای رئیسی نیز بازمی‌گردد. او به‌صراحت می‌گوید رئیسی نه مکتب مدیریت داشت و نه الگوی خاص.
دولت سیزدهم و سایه سنگین گزارش‌های مهمل
‌این جدل در سطح «فلسفه تأسیس» متوقف نماند. هم‌زمان با اعلام خبر تأسیس بنیاد و بعد اندیشکده، روایتی دیگر از درون دولت سیزدهم به بیرون درز کرد؛ روایتی بسیار سنگین‌تر از بحث بودجه‌ای که ریشه در گزارش‌هایی داشت که مدت‌هاست به گزارش‌های مهمل معروف شده‌اند. در‌حالی‌که رهبر انقلاب در دیدار با مدیران ارشد کشور به‌صراحت از «گزارش‌های مهمل» انتقاد کردند، در گزارشی که عصر ایران در اسفند سال گذشته منتشر کرد، روشن شد بخش‌هایی از گزارش‌ مربوط به عملکرد شرکت‌های پتروشیمی در دولت سیزدهم که در اواخر سال 1402 منتشر شده، جزء همان دسته گزارش‌های مهمل است. طبق اعلام انجمن کارفرمایی صنایع پتروشیمی، از 24 میلیارد دلار صادرات این شرکت‌ها، حدود 5.6 میلیارد دلار ارز در سال‌های 1402 و 1403 به کشور بازنگشته است و صرف خرید تجهیزات و پروژه‌هایی شده که حالا مشخص شده بخش مهمی از آنها فاقد گزارش واقعی و قابل‌ استناد بوده‌اند. افزون بر این، حسابرس بانک مرکزی از ایفانشدن 12 تا 30‌درصدی تعهدات ارزی خبر داده و پرونده به دادسرای دیوان محاسبات رفته است.
حلقه نزدیکان‌ و میراث زیر سؤال
در کنار این افشاگری‌ها، سخنان عزت‌الله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی دولت رئیسی نیز خود به نکته‌ای کلیدی اشاره دارد؛ زمانی که گفت: «گزارش مهمل در این کشور کم نیست». این جمله، ناخواسته‌ همان نقد را پررنگ‌تر می‌کند که اگر گزارش‌های مهمل متعدد بوده‌اند، پس مسئله فردی نیست؛ ساختاری است و اندیشکده‌ای که قرار است بازخوانی حکمرانی رئیسی باشد، نمی‌تواند از این سایه سنگین عبور کند. افزون بر آن، ‌برکنارنکردن وزرایی که درگیر فساد چای دبش بودند، حمایت تمام‌قد از وزرای فاسدی که در دولت سیزدهم با پیگرد قضائی مواجه شدند، بی‌تفاوتی نسبت به تخلفات‌ و تداوم گزارش‌دهی غیرواقعی به بالاترین سطوح حکمرانی، همگی نشان می‌دهد مسئله نه‌تنها در بدنه کارشناسی، بلکه در ساختار مدیریتی دولت سیزدهم نیز ریشه داشته است.
اندیشکده‌ای که ناخواسته حفره‌ها را یادآوری می‌کند
آنچه تأسیس اندیشکده را حساس‌تر می‌کند، این است که کارنامه دولت سیزدهم در حوزه حکمرانی با پرسش‌های حل‌نشده‌ای روبه‌رو است؛ از مدیریت منابع ارزی تا ناکارآمدی نظارت، از ضعف در تشخیص گزارش‌های واقعی تا اعتماد بیش از حد به حلقه‌های غیرحرفه‌ای و از بحران‌های اقتصادی تا تزلزل در سیاست‌گذاری فرهنگی که از هیچ‌کدام نمی‌توان چشم‌پوشی کرد. بنابراین اندیشکده‌ای که قرار است به نام «الگوی حکمرانی رئیسی» شکل بگیرد، ناگزیر باید با این پرسش پاسخ‌نداده مواجه شود که الگویی که زیر بار انبوهی از گزارش‌های غیرواقعی، فسادهای کم‌سابقه و ناکارآمدی سیاسی خم شده بود، چگونه امروز قابلیت تبدیل به مدل آموزشی و تئوریک را دارد؟‌
احیای نقدها و بازگشت پرونده‌ای که بسته نشده بود
واکنش‌ها نشان می‌دهد تأسیس اندیشکده نه‌تنها فضای همدلی‌ای پیرامون یاد رئیس‌جمهور فقید ایجاد نکرده، بلکه پایان ناگفته‌ای را به ابتدای یک گفت‌وگوی تازه بدل کرده است؛ گفت‌وگویی درباره اینکه آیا دولت سیزدهم تنها قربانی فقدان زمان‌ یا گرفتار مشکلات ساختاری عمیق بود؟ برای نخستین‌ بار در ماه‌های اخیر، عبارات «کلونی اطراف رئیسی»، «ردیف بودجه»، «گزارش‌های مهمل»، «ارزهای بازنگشته» و «وزرای مسئله‌دار» در یک قاب مشترک ظاهر شده‌اند؛ قابی که اکنون هرگونه تلاش برای میراث‌سازی دولت سیزدهم را با تردید مواجه می‌کند.
اندیشکده‌ای بر دو‌راهی حقیقت یا تکرار
‌تجربه نیم‌قرن اخیر نشان می‌دهد بنیادها و اندیشکده‌هایی از این دست، اغلب نه به تولید فکر و اصلاح حکمرانی، بلکه به مصرف بودجه و تداوم حلقه‌های قدرت انجامیده‌اند. اکنون نیز تأسیس اندیشکده «حکومت و کشورداری شهید رئیسی» در برابر دو انتخاب قرار دارد:‌ بازخوانی صادقانه تجربه رئیسی با همه ضعف‌ها، گزارش‌های نادرست‌ و ناکامی‌های ساختاری ‌یا تکرار چرخه‌ای از بودجه‌خوری، بازتولید حلقه‌های قدرت و فرو‌رفتن در همان تاریکی‌هایی که دولت سیزدهم را آسیب‌پذیر کرد. ‌موج واکنش‌ها نشان می‌دهد افکار عمومی و حتی بخشی از جامعه نخبگانی، منتظر انتخاب میان این دو مسیر خواهند ماند. بااین‌حال، تا همین‌جای کار نیز روشن است که اندیشکده‌ای که برای میراث‌سازی آمده‌، اکنون خود به نمادی از باز‌شدن دوباره پرونده‌ای تبدیل شده که هنوز زخم‌های آن التیام نیافته است.
بازار


نظرات شما