دوشنبه ۳ آذر ۱۴۰۴

مقالات

عبور از پزشکیان؟

عبور از پزشکیان؟
پیام آذری - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست به نظر می‌رسد طرح موضوع «عبور» یک کلیشه کاریکاتوری‌گونه در فضای موجود است ...
  بزرگنمايي:

پیام آذری - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
به نظر می‌رسد طرح موضوع «عبور» یک کلیشه کاریکاتوری‌گونه در فضای موجود است که برای فرافکنی و فرار از زیر بار مسئولیت و مهار منتقدان از سوی طیفی از دولتی‌ها مطرح می‌شود و از سوی تندروها، برای فرافکنی و به انحراف بردن فضای افکارعمومی.
 رضا رئیسی| اوایل دهه ٨٠ هجری شمسی، کلیدواژه‌ای در توصیف فعل‌و‌انفعالات آن روزهای سپهر سیاسی و در نشانه‌گذاری پیرامون جهت‌گیری طیفی از سیاسیون پای به ادبیات سیاسی و رسانه‌ای گذاشت و لقلقه زبان کنشگران سیاسی و رسانه‌ای شد که تا پیش از آن مسبوق به سابقه نبود. اما پس از آن تبدیل به یک پارادایم فانتزی و کلیشه‌ای در ادبیات سیاسی شد و این روزها دوباره رخ نشان داده و دستمایه مباحثات و مجادلات تازه شده است.
به‌مثابه آن کلیشه رایج که هر رویدادی یک بار تراژیک و بار دیگر کمیک روی پرده آمده و به بوته اجرا در می‌آید. در آن سال‌ها، طیفی از سیاسیون همسو اما معترض به دولت وقت، متهم به پیگیری سناریوی «عبور از خاتمی» شدند و چنین عنوان می‌شد که آنان دولت تحت تکفل خاتمی را برای پیگیری مطالبات و خواسته‌های مردم، آنگونه که بایسته و شایسته باشد، کارآمد و موثر نمی‌دانند و دولت وقت را به محافظه‌کاری در برابر اصحاب قدرت و عدول از مواضع آرمانی و حقوق عمومی متهم می‌کردند. به‌کارگیری واژه «عبور» برای بیان رویکرد آن طیف در آن برهه زمانی، بیراه نیز نبود.
طیفی از سیاسیون بی‌توجه به واقعیات و بدیهیات اتمسفر سیاسی و صورت‌بندی ساخت قدرت، کارنامه و عملکردهای دولت و توفیقات آن در ساماندهی امورات کشور در عرصه‌های مختلف، در قالب یک سانتی‌مانتالیسم متوهمانه با بالا بردن توقعات عمومی و دامن زدن به مطالبات، نه‌تنها کمکی به بهبود شرایط نکردند که در نهایت با ایجاد یأس و ناامیدی در بخش‌های زیادی از جامعه، موجبات انقطاع در روند اصلاحات تدریجی را فراهم آوردند و در نتیجه اداره امور اجرایی کشور به دست جریانی افتاد که حتی در میان محافظه‌کاران تندرو و رادیکال و بی‌پرنسیب، دورترین گفتار و عملکرد را نسبت به اصلاح‌نگری و اصلاح‌طلبی داشت.
حال با گذشت بیش از دو دهه از آن روزها، یکبار دیگر زمزمه‌های طرح «مسئله عبور» در فضای سیاسی و رسانه‌ای به گوش می‌رسد و هم مخالفان دولت و هم حامیان آن سخن از «عبور از پزشکیان» می‌گویند و هرکدام از منظر خود طیفی از همراهان و حامیان انتخاباتی پزشکیان را متهم به عبور از پزشکیان می‌کنند. به‌کارگیری عبارتی که علی‌الظاهر همسان و هم‌شکل است؛ اما هیچ موضوعیت و همسویی و قرابت معنایی با مدل ابتدایی ندارد.
1- خاتمی در دولت دوم خود، مواجه با چنین وضعیتی شد و کارنامه کاملاً عیانی در حوزه‌های مختلف داشت و به گواه آمار موفق‌ترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی ایران تاکنون بوده است. آنان که متهم به طرح عبور از وی و دولتش شدند، با نادیده گرفتن همه این دستاوردها، مطالبه حداکثری را دامن زدند. این در حالی است که اندکی بیش از یک سال از عمر دولت چهاردهم گذشته و کارنامه و عملکرد چندانی از خود به نمایش نگذاشته که عده‌ای با دامن زدن به توقعات و مطالبات، طرح عبور از پزشکیان را مطرح کنند.
2- هرچند هیچ‌گاه تعریف چارچوب‌مند و صورت‌بندی‌شده‌ای از گفتمان اصلاح‌طلبی ارائه و تعریف نشد؛ اما دال مرکزی و سرفصل‌های منش و کنش اصلاح‌طلبی در گفتار متفکران تبیین و در عملکردهای دولت نشانه‌هایی داشت. این در حالی است که مشخص نیست گفتمان پزشکیان چه کلان‌چارچوب‌هایی دارد و شامل بر چه وجوهی می‌شود و از اساس وفاق مطروحه از سوی وی شامل بر چه تعاریفی است و در قالب گفتمان قابل رصد و مواجهه است. به طریق اولی، اینجا عبور گفتمانی نیز معنی و مفهومی ندارد.
3- در برهه زمانی طرح مسئله عبور از خاتمی، منتقدان معترض بودند که دولت خاتمی آنگونه که باید و شاید نتوانسته در حوزه توسعه سیاسی به‌عنوان شعار محوری و خواست و مطالبه عمومی را پیش برده و همسان با ظرفیت‌های موجود عمل کند و در بسیاری از مواضع در این حوزه در برابر مخافظه‌کاران کوتاه آمده است. این نکات هم در مورد دولت پزشکیان صدق نمی‌کند؛ چراکه او از اساس چنین شعاری مطرح نکرده و وعده خاص و چارچوب مشخص برای پیشبرد چنین ابرپروژه‌هایی نداده و موضوع «وفاق» نیز اگر آن را شعار محوری دولت بدانیم، رویکرد تعامل‌مدارانه‌ای است که حدود و ثغور مشخص ندارد و آنگونه که پی گرفته شده، منوط و مربوط به تعاملات سیاسی درون‌ساختاری است که ارتباطی با خواست عمومی و بدنه حامیان انتخاباتی نداشته است که در نتیجه آن، ضعف و خللی بر دولت متصور شود و گزاره‌های بالادستی برای پیشبرد آن مطرح و «عبور از پزشکیان» در این زمینه مصداق پیدا کند.
4- نکته دیگر آن است که عبور از چهره‌ها و ساختارهای سیاسی به هنگامی موضوعیت و مقبولیت دارد که انتخابات و جابه‌جایی در شرف وقوع باشد و آلترناتیوها قابل عرضه و ارائه. وقتی هنوز یک سال از عمر دولت گذشته و تا اولین انتخابات مهم بعدی سه سال وقت باقی است، کدام عبور و کدام آلترناتیو و کدام طرح و استراتژی در این زمینه قابلیت طرح و ارائه دارد؟ بگذریم از آنکه تجربیات چند سال اخیر طیف‌های مختلف نشان داده که با عبور مردم از برخی اشخاص و جریان‌ها، اینطور نیست که مردم به طیف مقابل و منتقد او رجوع کنند؛ چه رسد به همقطاران سابق که برای آنان موضوع عبور از پزشکیان مزیت و جذابیت و فعلیتی داشته باشد.
5- حال سوال اینجاست که با این اوصاف، طرح «عبور از پزشکیان» از کجا آب می‌خورد و چه مصداق معقولی دارد؟ از یک طرف، نزدیکان و حامیان دولت که زیر فشار انتقادات به واسطه اتفاقات داخلی و خارجی و عدم توفیق در تحقق وعده‌های حداقلی هستند، به محض بالا گرفتن انتقادات به‌خصوص در بدنه حامیان انتخاباتی، از طرح «عبور از پزشکیان» سخن می‌گویند تا لختی آب بر آتش انتقادات و عصبانیت عمومی بریزند و منتقدان همسو را در معذوریت اخلاقی قرار دهند و آنان را با توجه به تجربه گذشته در این زمینه، انذار دهند که تعجیل نکنید و مرتکب تکرار آن خطای راهبردی نشوید. این در حالی است که از اساس همانگونه که اشاره رفت، نه شرایط امروز، نه عملکرد دولت و نه وضعیت کشور با آن دوران قابل تطابق و سنخیت نیست و از طرف دیگر، جنس انتقادات نیز همخوان نیست و قرار هم نیست حامیان رئیس‌جمهور به‌عنوان حمایت از دولت، در برابر هر اقدام و اشتباه و گاه مغایرت صددرصدی عملکردها با وعده‌ها، سکوت پیشه کنند و به محض انتقاد، نزدیکان رئیس‌جمهور برچسب کلیشه‌ای «عبور» را متوجه آنان کنند.
در دیگر سو نیز، تندروهای مخالف دولت از جناح مقابل هم این روزها با سناریونویسی مضحک، مدعی تشکیل جلسات سری از سوی آنچه «تندروهای اصلاح‌طلب» می‌خوانند، شده‌اند و می‌گویند آنان به دنبال زمین زدن دولت و فشار مضاعف به آن برای پذیرش خواسته‌های خود، یا چینش گزینه‌های مطلوب آنان در دولت هستند و حتی از پروژه‌های «استعفای دسته‌جمعی» می‌گویند. این در حالی است که آنان مشخص نمی‌کنند اگر منظور آنان از ایجاد فشار برای تغییر رویکرد دولت در عرصه سیاست خارجی است که دولت نقش کلیدی و راهبری در این عرصه را ندارد و اگر مسئله منتقدان رئیس‌جمهور گنجاندن مهره‌های خودشان در دولت است، چرا باید با استعفای همین گزینه‌های موجود دنبال جایگزینی مهره‌های خود باشند؟
هر چه هست؛ به نظر می‌رسد طرح موضوع «عبور» یک کلیشه کاریکاتوری‌گونه در فضای موجود است که برای فرافکنی و فرار از زیر بار مسئولیت و مهار منتقدان از سوی طیفی از دولتی‌ها مطرح می‌شود و از سوی تندروها، برای فرافکنی و به انحراف بردن فضای افکارعمومی.
بازار


نظرات شما