پیام آذری - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
انتقاد جریانهای سیاسی از سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه
بازار ![]()
وقتی مذاکرات هستهای، تعامل با آژانس یا نشستهای چندجانبه به نقطهای برسند که حتی ذرهای از اعتماد در افکار عمومی یا جناحهای سیاسی کاهش یابد، وزارت امور خارجه بهعنوان ویترین سیاست خارجی و عامل اول ارتباط با جهان، هدف طبیعی نقدها و حملات سیاسی میشود و عراقچی که در میانه دو جریان سیاسی کشور جای گرفته حالا زیر آتش همزمان اصلاحطلبان و اصولگرایان قرار دارد. در حالی که تندروهای اصولگرا، او را به «انفعال در برابر غرب» متهم میکنند، اصلاحطلبان نیز از «محافظهکاری و فقدان ابتکار» او گلایه دارند.
هر دو طیف تندرو و اصلاحطلب رادیکال در داخل کشور معمولا در شرایط حساس تمایل دارند، فشارهای سیاسیشان را بر مقامات مسئول افزایش دهند، چه برای تسویهحسابهای جناحی و چه برای امتداد قدرت رسانهای و رقابت سیاسی و در حال حاضر نیز در این تقابل، عراقچی به دلیل سابقهاش در مذاکرات هستهای و جایگاهی که در وزارت خارجه دارد، هم نقطه مخاطره است برای منتقدانش و هم مانع احتمالی برای کسانی که مذاکره را ترجیح میدهند.
سیدعباس عراقچی، دیپلماتی که نامش با مذاکره، خونسردی و لبخندهای محتاطانه گره خورده چهاردهم آذرماه 1341 در تهران به دنیا آمد. خانوادهاش اصالتا اصفهانی بودند؛ تاجرانی باسابقه در صنعت فرش که در بازار تهران و اصفهان شناخته میشدند. او در خانوادهای سنتی و پرتلاش بزرگ شد و از همان دوران نوجوانی به سیاست و روابط بینالملل علاقهمند بود. مسیر تحصیلیاش از دانشگاه تهران آغاز شد و تا دانشگاه «کِنت» انگلستان ادامه یافت، جایی که دکترای اندیشههای سیاسی گرفت و تجربه زندگی در غرب را به اندوختههایش افزود؛ تجربهای که بعدها در مذاکرات هستهای به کارش آمد. عراقچی پس از بازگشت به ایران از کارشناسی ساده در وزارت خارجه آغاز کرد و پلهپله بالا رفت. از ریاست مرکز مطالعات خلیج فارس تا سفارت در فنلاند و ژاپن هر مرحله برای او درسی تازه بود. اما شهرت واقعیاش در دولت یازدهم و با حضور محمدجواد ظریف رقم خورد. او به عنوان معاون حقوقی و بینالمللی وزارت خارجه و از اعضای اصلی تیم مذاکرهکننده برجام، یکی از چهرههای کلیدی دیپلماسی ایران شد؛ مذاکرهکنندهای دقیق، کمحرف اما تأثیرگذار که جمله معروفش در توئیتر- «دود سفید از ژنو برخاست»- در حافظه سیاسی ایرانیان ماندگار شد. پس از سالها تجربه در وزارت خارجه، عراقچی در دولت سیزدهم، دبیر شورای راهبردی روابط خارجی شد و سرانجام در دولت مسعود پزشکیان به عنوان وزیر امور خارجه منصوب شد؛ نقطه اوج مسیری 30 ساله در سیاست خارجی ایران. اما حالا درست در همین نقطه، هجمهها از هر دو سو آغاز شده است.
موج انتقادهای اصلاحطلبان پس از آن شدت گرفت که وزیر امورخارجه اعلام کرد، ایران دعوت رئیسجمهور مصر برای حضور در نشست صلح خاورمیانه در شرمالشیخ را نپذیرفته است. عراقچی در توضیح این تصمیم گفت: «با وجود تمایل به تعاملات دیپلماتیک، نه رئیسجمهور و نه من، نمیتوانیم با کسانی وارد تعامل شویم که به مردم ایران حمله کردهاند و همچنان ما را تهدید و تحریم میکنند». همین جمله، کافی بود تا سیل انتقادها از رسانههای اصلاحطلب به سوی او روانه شود.
در میان منتقدان اصلاحطلب، عباس عبدی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، صریحترین موضع را گرفت. او در روزنامه هممیهن نوشت: «آقای وزیر تهی از هر ابتکار و خلاقیتی است و با اظهارات نسنجیده، ناکارآمدی وزارتخانه را دامن میزند. وزارت خارجه فاقد رویکرد میانمدت است و صرفا اقتضایی عمل میکند». او حتی فراتر رفت و نوشت که بهتر بود، علیاکبر صالحی وزیر خارجه میشد و هنوز هم برای چنین تغییری دیر نیست.
پیشتر نیز سارا معصومی، خبرنگار اصلاحطلب، عراقچی را «محافظهکارتر از دوران معاونت ظریف» دانسته بود. عراقچی اما در پاسخ، خود را «مجری سیاستهای کلان نظام» معرفی کرد؛ پاسخی که البته برای بخشی از جریان اصلاحطلب، نشانهای از «فاصله گرفتن او از گفتمان گفتوگو» تعبیر شد.
انتقادات اصلاحطلبان محدود به همین نماند. روزنامههای هممیهن، آرمان ملی و حتی عصر ایران در گزارشهایی جداگانه، مواضع وزیر خارجه را «غیرمنطقی»، «ضدتعامل» و «کاسه داغتر از آش» توصیف کرده، از «انفعال دیپلماتیک ایران» نوشتند و تصمیم عدم حضور در شرمالشیخ را «فرصتسوزی» خواندند. به نظر میرسد، بخش قابل توجهی از اصلاحطلبان از آنجا دلخورند که عراقچی- برخلاف انتظارشان- مسیر ظریف را ادامه نداد و در برابر پیشنهادهای مذاکره با آمریکا یا اروپا با صراحت گفت که توافق جامع را نه درک میکنیم و نه قبول داریم. اگر هم مذاکراتی صورت بگیرد فقط در حوزه هستهای خواهد بود.
در سوی دیگر میدان، رسانههای اصولگرا نیز از حمله به وزیر خارجه غافل نماندند. روزنامه جوان در یادداشتی انتقادی با اشاره به ضعف تیم رسانهای دولت، وزارت خارجه را متهم کرد که «به جای فعال بودن در میدان دیپلماسی، درگیر نمایشهای کماثر است و هیچ تحرک تازهای در منطقه ندارد». در مجلس نیز انتقادها بالا گرفت. امیرحسین ثابتی، نماینده اصولگرا در تذکری علنی خطاب به عراقچی گفت: «سفرا را از بدنه کارشناس و جوان وزارت خارجه انتخاب کنید نه از میان افراد سیاسی و ردصلاحیت شده مجلس. وزارت خارجه، جای مافیای قدرت نیست». به این ترتیب، عراقچی حالا در موقعیتی ایستاده است که از دو سو زیر ضرب است؛ اصلاحطلبان، او را «محافظهکار و بیابتکار» میخوانند و اصولگرایان «یک کارشناس ساده» و «ساکت و بیتحرک».
در میانه میدان؛ از برجام تا شرمالشیخ
پایگاههای تندرو اصولگرا در ماههای اخیر تلاش کردهاند، عراقچی را به عنوان «بازمانده جریان برجام» معرفی کنند؛ چهرهای که به زعم آنان «هنوز از سایه مذاکرات ژنو خارج نشده». در مقابل، اصلاحطلبان رادیکال، او را متهم میکنند که «از مسیر تعامل و گفتوگو دور شده» و سیاست خارجی را به انزوا برده است. برخی رسانههای نزدیک به جبهه پایداری نیز از «اعتماد بیش از اندازه عراقچی به دیپلماسی منطقهای» انتقاد کرده و او را متهم کردهاند که «تلاش دارد، خود را تکنوکراتی بیطرف جلوه دهد تا همزمان رضایت غرب و اصلاحطلبان را جلب کند».
در واقع، هر دو جناح از زاویهای متفاوت به یک نتیجه مشترک رسیدهاند: نارضایتی از عملکرد وزیر خارجه. اما ریشه این نارضایتیها را باید در تغییر موقعیت عراقچی جستوجو کرد. او امروز دیگر معاون ظریف نیست بلکه وزیر خارجه دولتی است که تلاش دارد میان اصلاحطلبی و مصلحتگرایی نظام، تعادل برقرار کند.
در ماجرای شرمالشیخ، عراقچی عملا تصمیمی اتخاذ کرد که همسو با مواضع کلان جمهوری اسلامی بود اما با گفتمان اصلاحطلبان همپوشانی نداشت. فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت هم در حاشیه جلسه روز گذشته هیات دولت بر این نکته صحه گذاشت و با اشاره به اینکه تصمیمگیری در خصوص نحوه حضور و رفتار ایران در عرصه بینالمللی صرفا برعهده دولت نیست، گفت: «جمعبندی کلی بر این بود که در این اجلاس شرکت نکنیم».
اکنون عباس عراقچی در شرایطی قرار گرفته که هر اظهارنظرش به تیتر یک دو جریان متضاد تبدیل میشود. او از یکسو باید پاسخگوی فشار اصلاحطلبان برای بازگشت به مسیر مذاکره باشد و از سوی دیگر، اصولگرایانی را قانع کند که نسبت به هرگونه گفتوگو با غرب بدبیناند. با این حال حامیانش در دولت و نهادهای بالادستی از «خونسردی و انضباط کاری» او دفاع میکنند. در نهایت، آنچه از دل این جدالها بیرون آمده، تصویری است از دیپلماتی که پس از 3 دهه حضور در عرصه سیاست خارجی همچنان آرام اما مصمم حرکت میکند؛ چهرهای که حالا میان دو جبههای قرار گرفته که هر یک از او انتظار دارند، زبان آنها باشد. اما گویا عباس عراقچی، همانطور که در دوران برجام آموخته بود، هنوز ترجیح میدهد کمتر سخن بگوید و بیشتر عمل کند.